Skip to main content

فهرست این مقاله
کتاب تختخوابت را مرتب کن
یک شاگرد واقعی، درس خود را از هر کسی که می‌بیند می‌آموزد. گاهی این فرد، اندیشمندی است که هزاران سال از مرگش می‌گذرد یا کهنه سربازی است که در نبردهای مختلف شرکت کرده است. وقتی سعی کنیم به جای قضاوت کردن یا خط‌کشی دیگران از تجربه آن‌ها توشه‌ای برداریم با ابعاد جالبی از وجود خودمان آشنا می‌شویم. در واقع، این موضوع ما را به یک قرار ملاقات با خودمان دعوت می‌کند. در این قسمت از پتی نیوز به سراغ کتاب «تختخوابت را مرتب کن» از «ویلیام اچ مک‌ریون» می‌رویم و سری به تجربه‌های او می‌زنیم. با ما همراه باشید.
جان سی. مکسول:
گاهی وقت‌ها کوچکترین قدم در مسیر درست، تبدیل به بزرگترین قدم در زندگی شما می‌شود.
از کوچک‌ترین چیزها برای تغییر خودتان بهره بگیرید
برخی از ما برای تغییر کردن به دنبال بهانه‌های بزرگ می‌گردیم. چون فکر می‌کنیم زندگی‌مان با وجود آنها حتما تغییر خواهد کرد. مثلا پول زیادی خرج می‌کنیم تا در فلان همایش خارجی شرکت کنیم چون فکر می‌کنیم که سخنران آن چیزی تازه برای تغییر ما در چنته دارد. غافل از آنکه مهم‌ترین چیزهایی که می‌توانند به آهستگی زندگی ما را تغییر دهند بسیار به ما نزدیک هستند. در نتیجه لازم نیست به جای دوری برویم یا پول زیادی خرج کنیم تا آن حقیقت مهم را از زبان فرد دیگری بشنویم.
ما باید به اولین کار روزانه خود بازگردیم و واکنشمان را نسبت به آن اقدام تغییر دهیم. اولین کاری که هر روز می‌کنید چه چیزی است؟ باز کردن چشم‌هایتان؟ فکر کردن به کارهایی که باید در آن روز انجام دهید؟ مرتب کردن خودتان و تختخوابتان؟ اولین کار، اولین مبارزه در دقیقه‌های آغازین روز شما است. این کار، بسیار ساده اما بسیار قدرتمند و تاثیرگذار است. چون ذهن شما را برای ادامه یک روز سرشار از انگیزه و امید آماده می‌کند. پس اولین کار خود را به بهترین شکلی که می‌توانید انجام دهید. سپس بگذارید انرژی این موفقیت صبحگاهی بقیه روزتان را سرشار از زیبایی و قدرت کند.
صدای یک گروه، بلندتر از صدای یک نفر است
اصرار به تنها انجام دادن کارها، مسیری مستقیم به سمت نابودی و تجربه راندمان پایین است. بزرگ‌ترین موفقیت‌ها و شادی‌هایی که تاریخ زمین به خود دیده است، نتیجه انجام کارهای گروهی بوده‌اند. خاموشی آتش جنگ‌های جهانی، لذت تماشای مسابقه‌های جام جهانی، تغییر حکومت‌های فاسد و زورگو و پیشرفت‌های شگفت‌انگیزی که مسیر حرکت جامعه را تغییر دادند تنها نمونه‌هایی کوچک از قدرت کار گروهی به شمار می‌روند.
یکی از علت‌هایی که افراد را به سمت انجام کارهای انفرادی سوق می‌دهد، ترس از انتقاد است. به قول «ناپلئون هیل»: «نگران آنچه دیگران می‌گویند، می‌اندیشند یا انجام می‌دهند نباشید. بلکه گردن ترس از انتقاد را بفشارید.» وقتی وارد یک گروه می‌شوید همانند تکه سنگی هستید که به تازگی در مسیر رودخانه قرار گرفته است. اگر استقامت کنید و سر جایتان بمانید، گوشه‌های تیز سنگ وجودتان با آب و سنگ‌های دیگر آن‌قدر به هم سابیده می‌شوند که دیگر جای تیزی در وجودتان باقی نمی‌ماند. البته این بدان معنا نیست که شما به شکل دیگران درمی‌آیید. بلکه به معنی هماهنگی شما با دیگران و تبدیل شدن من به ما است. رابطه‌ای که در اثر این هماهنگی و هارمونی میان شما و اعضای آن تیم به وجود می‌آید به شما این امکان را می‌دهد که از پس سخت‌ترین کارها بربیایید و حتی اگر بخواهید، جهان را تغییر دهید.
مارتین لوتر کینگ:
معیار واقعی انسان، جایی نیست که هم‌اکنون در آن ایستاده است. مهم این است که در وقت چالش و در زمان مشکلات در کجا قرار می‌گیرد.
شما به اندازه شجاعت قلبتان پیروز می‌شوید
عکس
تنها معیاری که میزان بزرگی ما را مشخص می‌کند، وسعت قلبمان است. البته افراد کوچک زیادی هستند که این مورد را قبول ندارند. بیشتر آنها حتی یک بار هم به بزرگ‌تر شدن، برداشتن یک قدم بیشتر و تحمل شرایط دشوار فکر نکرده‌اند. من هم به این موارد فکر نکردم. چون تک‌تک آنها را در طول سال‌هایی که در ارتش بودم با پوست و گوشت و استخوانم تجربه کردم. بعد از گذشت سال‌ها و تجربه روزهای خوب و بد، پیروزی و شکست به این نتیجه رسیدم که ما انسان‌ها نه به اندازه پول، تجهیزات، امکانات و نه حتی به اندازه قدرت سیاسی بلکه به اندازه بزرگی و وسعت قلبمان به موفقیت می‌رسیم. قلب شجاع و بزرگ، تنها دارایی واقعی ما به هنگام سختی است. یک قلب بزرگ، چراغ امید را در وجود ما روشن نگه می‌دارد و این همان دلیلی است که باعث می‌شود عده‌ای در زندگی خود دست به انجام کارهای فوق‌العاده بزرگ بزنند.
به دنبال یک زندگی عادلانه نباشید، بجنگید!
زندگی جنگ نیست، اما گاهی به میدان جنگ تبدیل می‌شود. در این میان تلاش‌های شما برای داشتن یک زندگی بهتر، ثروت بیشتر یا موقعیت مناسب‌تر در کمتر از یک لحظه به باد فنا می‌روند؛ گویی که از ابتدا وجود نداشته‌اند. هر کدام از ما دست‌کم یک بار در چنین موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ایم. اما تنها تعداد انگشت‌شماری می‌توانند در مقابل این طوفان‌های ناگهانی مقاومت کنند.
شاید با خودتان فکر کنید که این افراد، حتما انسان‌هایی قوی هستند. اما موضوع اصلی، قوی بودن نیست. چیزی که باعث می‌شود عده‌ای این بحران‌ها را به خوبی سپری کنند و چشمشان به جمال آفتاب بعد از طوفان روشن شود، هدفی است که به آن نگاه می‌کنند. بیشتر ما به هنگام درگیر شدن با ناعدالتی‌های زندگی، دست از همه چیز می‌کشیم و روزگار خود را با گریه و زاری، خشم، غر زدن یا ناسزا گفتن سپری می‌کنیم.
اما واکنش درست به این موقعیت‌ها، صبور بودن و چشم دوختن به صبح آفتابی آینده است. به عنوان کسی که بیش از سی سال در سخت‌ترین طوفان‌های عمرش زنده مانده است.
به شما یک جمله را می‌گویم:
«هرگز تسلیم نشوید. طوفان هر چقدر هم که سخت و خشن باشد، آفتاب دوباره طلوع می‌کند.»
شکست، غول نیست
ترس از شکست، آن را به یک غول بی‌ شاخ و دم تبدیل می‌کند. در حالی که اگر به آن نزدیک شویم به جای یک موجود ترسناک، دوستی مهربان و معلمی دلسوز را پیدا می‌کنیم. قبول دارم که شکست خوردن ماجرایی دردناک است اما هیچ شکستی بی‌دلیل نیست. اگر مسافری کنجکاو باشید، می‌توانید به قلب شکست نفوذ کرده و جایزه پنهان خودتان را از آن بگیرید.
بزرگ‌ترین تاجران جهان و موفق‌ترین کسانی که روی این کره خاکی زندگی می‌کنند رکورددار بیشترین و بزرگ‌ترین شکست‌ها هستند. نصیحت مشترک آنها هم این است که تا می‌توانید در زندگی‌تان شکست بخورید. زیرا این شکست‌ها هستند که حرکت در مسیر درست را به شما نشان می‌دهند. از این گذشته، شکست شما نشانه برتری‌تان نسبت به دیگران است. چون در مقایسه با کسانی که فقط حرف می‌زنند، شما جانانه وارد میدان شده‌اید و مبارزه کرده‌اید. در نتیجه، کمترین دستاورد شما از شکست‌هایتان آشنایی با میدان نبرد است. نترسید. چیزی که شما نکشد، قوی‌ترتان می‌کند.
ادگار گست، شاعر آمریکایی:
هزاران نفر به تو می‌گویند، نمی‌تواند بشود. هزاران نفر شکست را پیش‌بینی می‌کنند. هزاران نفر یک‌به‌یک به تو اشاره می‌کنند و خطرهایی را نشانت می‌دهند که دوست دارند تو را احاطه کنند. اما کافی است کت خود را دربیاوری و دوباره به تن کنی. کافی است شروع به خواندن کنی و بگویی: «شاید نتوان انجامش داد اما من می‌توانم»
امید، شما را زنده نگه می‌دارد
گاهی خشم، ناراحتی و انبوهی از مشکلات به یک باره بر سر انسان آوار می‌شوند. این همان زمانی است که تقلای چشمانتان برای یافتن کور سویی از روشنایی راه به جای نمی‌برد. چون در تاریکی مطلق قرار گرفته‌اید. در این هنگام هیچ چیزی به جز امید، نمی‌تواند شما را نجات دهد؛ امید به تمام شدن مشکلات، رسیدن به روشنایی، کشیدن یک نفس راحت و آزادی.
امید نیرویی است که انسان را زنده نگه می‌دارد و با نشان دادن چشم‌اندازهای زیبای آینده، قدرت اقدام را در وجودش بیدار می‌کند. گذشته از این، روشن کردن چراغ امید در قلب دیگران هم کار سختی نیست. یک نفر به تنهایی می‌تواند به هزاران نفر امید بدهد. چون امید مانند لبخند به شدت مسری است. شاید علت قدرت آن این باشد که بدون واسطه با قلب انسان‌ها ارتباط برقرار می‌کند.
امیدوار باشید. یک انسان امیدوار، ذهن خود را زلال و شفاف نگه می‌دارد و به نیروهای منفی اجازه نمی‌دهد که جلوی دیدگانش را بگیرند و آینده را به سرنوشت زمان حال دچار کنند. سرنوشت روزهای سخت چیزی جز تمام شدن نیست. پس بُرد با کسانی است که امیدوار زندگی می‌کنند.
به قول «جان سی. مکسول»:
«اگر امید در آینده باشد، قدرت در زمان حال خواهد بود.»
تسلیم شدن آسان است؛ اما هر کار آسانی درست نیست
عکس
در زندگی، موقعیت‌های کوچک و بزرگ زیادی پیش می‌آیند که با تمام وجودتان دوست دارید همه‌چیز را کنار بگذارید و تسلیم شوید. در حقیقت، تسلیم شدن همیشه راحت‌ترین کار ممکن است. اما آیا همه کسانی که تسلیم می‌شوند زندگی خوبی خواهند داشت؟ تسلیم شدن، یک شکست بزرگ درونی است. وقتی تسلیم می‌شوید، در عمل نشان می‌دهید که به توانایی‌هایتان هیچ اعتمادی ندارید. این موضوع، ته‌مانده اعتماد به نفستان را نابود می‌کند و شما را چندین درجه از چیزی که بودید پایین‌تر می‌کشاند.
در نقطه مقابل، تسلیم نشدن و جنگیدن کار بسیار دشواری است. شاید در طول لحظه‌هایی که با مشکلات، شرایط سخت و حتی گاهی با خودتان، مبارزه می‌کنید درد بکشید، اشک بریزید و آرزو کنید که ای کاش زودتر همه‌چیز تمام شود. اما در واقع شما در حال ساختن خودتان هستید. هر لحظه که می‌گذرد ناخالصی‌های بیشتری را از طلای وجودتان خارج می‌کنید و با گوهرهای تازه‌ای از درونتان آشنا می‌شوید.
شاید بد نباشد حقه‌ای کوچک را به شما یاد بدهم. هرگاه شرایط آن‌قدر سخت شد که تا تسلیم شدنتان فقط یکی دو ثانیه باقی مانده بود، به خودتان بگویید: «فردا تسلیم می‌شوم؛ فردا دست از این کار می‌کشم، دیگر تمرین نمی‌کنم، درد نمی‌کشم، خُرد نمی‌شوم. اما امروز، فقط همین امروز تسلیم نمی‌شوم. فقط همین امروز به مبارزه کردن ادامه می‌دهم و به همه دنیا ثابت می‌کنم که من می‌توانم.» وقتی روزبه‌‌روز مبارزه کنید، تسلیم نشوید و به جنگیدن ادامه دهید، پیروز خواهید شد.
سایمون سینک، نویسنده:
تسلیم نشو. هرگز از ساختن دنیایی که می‌توانی ببینی منصرف نشو، حتی اگر دیگران نمی‌توانند آن را ببینند.
شما می‌توانید دنیا را تغییر دهید
هر حرکتی که در زندگی خود می‌کنید روی این جهان تاثیر می‌گذارد. مثلا وقتی بی‌تفاوت از کنار یک پوست موز رد نمی‌شوید و آن را از وسط خیابان بر می‌‌دارید، دنیا را تغییر می‌دهید. چون با این کارتان جان راننده‌ای که قرار است در این مسیر حرکت کند را نجات می‌دهید. آن راننده که زندگی‌اش را مدیون شما است، صاحب فرزندی می‌شوند. فرزند او به یک پزشک تبدیل می‌شود و در طول زندگی خود جان هزاران انسان را نجات می‌دهد. هر کدام از انسان‌های نجات یافته به شیوه خودشان افراد دیگری را نجات می‌دهند یا امید را به زندگی میلیون‌ها نفر دعوت می‌کنند. می‌بینید چقدر قدرتمند هستید؟
ما انسان‌ها در اثر یک سوءتفاهم بزرگ، فکر می‌کنیم از یکدیگر جدا هستیم. در حالی که تک‌تک ما مثل دانه‌های زنجیر به هم متصل هستیم و روی یکدیگر تاثیر می‌گذاریم. در واقع، شما به اندازه خودتان و بسیار فراتر از چیزی که فکرش را می‌کنید در حال تغییر دادن دنیا هستید.
پیام اصلی نویسنده در کتاب «تختخوابت را مرتب کن» چه بود؟
عکس
«ویلیام اچ مک‌ریون» فرمانده بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا است. او که اکنون ریاست دانشگاه تگزاس را بر عهده دارد، کارش را با یک سخنرانی ویژه برای دانشجویان همین دانشگاه آغاز کرد. او می‌خواست نکته‌هایی که در دوره‌های سخت آموزشی و روزهای حضور در جنگ‌های مختلف آموخته بود را در اختیار این دانشجویان قرار دهد.
بعدها وقتی فهمید مردم عادی چقدر تحت تاثیر تجربه‌های او قرار گرفته‌اند دست به قلم شد و سخنرانی خود را به کتاب کوچکی تبدیل کرد. درس‌هایی که ویلیام در کتاب «تختخوابت را مرتب کن» برای مردم غیرنظامی نوشت برآیندی از تجربه‌های شخصی او بودند که استقامت و قدرت ذهنی‌اش را به سختی فولاد کردند. او می‌خواست مردم عادی با خواندن تجربه‌هایش امیدی تازه برای تاب آوردن در مقابل مشکلات به دست بیاورند.
نظر شما چیست؟
کدام‌یک از درس‌های گفته شده در این خلاصه کتاب می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد؟ آیا برنامه‌ای برای اجرای آن در زندگی‌تان دارید؟

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم

خبرگزاری فارس ـ گروه قرآن و فعالیت‌های دینی: سیدابراهیم رئیسی، روز شنبه در جریان سفر به شهر اردبیل، طی سخنانی در جمع نخبگان و جمعی از مردم این شهر با اشاره به همزمان نبودن دوره زیستی ما با عالمان دینی از این‌که امکان درک محضر فضلا و بزرگانی چون مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی فراهم نیست، اظهار تأسف و حسرت کرد و گفت: اردبیل مفاخر بسیاری دارد، ما در زمان خود نه محقق اردبیلی را درک کردیم و نه مقدس اردبیلی را. این سخنان رئیس جمهور موجب شد تا نسبت دادن القاب یک نفر (احمد بن محمد اردبیلی نجفی) به دو نفر یک اشتباه و حتی گاف تاریخی تلقی شود. پس از آن، میزان مراجعه مخاطبان به موتورهای جست‌وجو برای کشف این تفاوت بالا گرفت. آیا مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی عناوین یک نفر است؟ پاسخ صفحات دانشنامه‌ای «مثبت» است. به عبارتی، این دو لقب متعلق است به احمد بن محمد اردبیلی نجفی که در قرن دهم هجری زندگی می‌کرده و پس از طی مقدمات تحصیل در زادگاهش ـ اردبیل ـ به نجف اشرف مهاجرت کرده و سپس در عهد صفویه در شیراز ساکن شده است، اما به نجف بازگشته و در جوار حرم مولا امیرالمومنین، علی علیه‌السلام بدرود حیات گفته و همانجا به خاک سپرده شده است. مقدس اردبیلی را به دلیل مراعات کم‌نظیر او در حدود شرعی، «مقدس» لقب داده‌اند و اتفاقاً این عنوان از «محقق اردبیلی» مشهورتر و جاافتاده‌تر است. در حالی که او به عنوان پژوهشگر و محقق علوم دینی چنان سرشناس بود که شیخ حر عاملی درباره‌اش گفته است: «احمد بن محمد اردبیلی، عالمی فاضل، محققی عابد، مورد اطمینان و پارسا، عظیم‌الشأن و جلیل‌القدر و معاصر شیخ بهایی بود.» از سوی دیگر، اردبیل به عنوان «دارالارشاد» و «دارالعرفان» که «شهر مقدس» هم خوانده شده، محققان و پژوهندگان متعددی در طول تاریخ داشته که آیت‌الله سیدحسن عاملی، امام جمعه اردبیل تأکید می‌کند، محقق اردبیلی، لقب و عنوان  محمد بن علی اردبیلی، نویسنده دو کتاب «جامِعُ الرّواة و اِزاحَةُ الاِشْتباهات عَنِ الطّرُقِ و الاِسْناد» «تصحیح‌الاسانید» است و دانشگاه محقق اردبیلی به اسم این رجال‌شناس قرن یازدهم نام‌گیر شده است و ممکن است نظر رئیس جمهور این فرد باشد. این‌که یک عالم دینی با دو لقب «مقدس» و «محقق» شناخته شود، ممکن است قدری دور از ذهن باشد و همین، بتواند گوینده را به اشتباه بیندازد؛ اما نمی‌توان از مقام علمی محمد بن علی اردبیلی هم به عنوان محقق بزرگ این شهر چشم پوشید. او که از شاگردان علامه مجلسی بوده و از او اجازه روایت داشته، در «شرح‌حال‌نویسی» پژوهشگری نامدار است و استفاده از لقب «محقق» برای او نابجا نیست. توقف در چنین اختلافی، ممکن است حتی اشتباه رئیس‌جمهور را اثبات کند که امری بسیار طبیعی است و بنا نیست که وی بدون خطا باشد، اما شهر اردبیل از دیرباز خاستگاه چهره‌های بی‌همتایی در پارسایی، عرفان، اخلاق و ادبیات بوده و درک نکردن و بهره نبردن از هر کدامشان باعث حسرت و خسران است. انتهای پیام/






شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید




این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

جی پلاس؛ گروه خودروسازی سایپا فروش فوری (قرعه کشی) 5 محصول خود را ویژه آبان ماه 1400 آغاز می‌نماید.
 
این بخشنامه از ساعت 15 روز دوشنبه مورخ 3 آبان ماه 1400 به مدت 2 روز ادامه خواهد داشت.
 
تمامی شرایط و ضوابط قرعه کشی در این بخشنامه اعمال خواهد شد.
 

محصولات سایپا خودروسازی سایپا فروش محصولات سایپا طرح فروش محصولات سایپا طرح جدید فروش فوری محصولات سایپا طرح فروش محصولات سایپا ویژه آبان 1400 طرح فروش محصولات سایپا ویژه آبان

یکی از تحلیل‌گران مطرح بازار از ۵ رمز ارزی نام برده است که می‌توانند در ادامه اوج‌های تاریخی جدیدی ثبت کنند. او گفته است احتمالاً بیت کوین در کوتاه‌مدت بهتر از سایر ارزها عمل خواهد کرد.به گزارش دیلی هودل، کردیبل کریپتو (Credible Crypto) از تحلیل‌گران مطرح بازار رمز ارز که ۲۵۱,۲۰۰ دنبال‌کننده هم در توییتر دارد، گفته است ظاهراً نهنگ‌های بازار در حال انباشت رمز ارز کانوِکس فایننس (Convex Finance) هستند. کانوکس فایننس که توکن آن با نماد «CVX» شناخته می‌شود، پروتکلی بر بستر صرافی غیرمتمرکز کرو فایننس (Curve Finance) است.این تحلیل‌گر مطرح گفته است:[معامله‌گران] حرفه‌ای بار دیگری خریدی چند میلیون دلاری در بازار کانوکس فایننس ثبت کردند و قیمت خریدشان هم ۲۱.۵۳ دلار به ازای هر توکن بوده است، اما تو همچنان دست رو دست می‌گذاری.کردیبل کریپتو گفته است با وجود ادامه دعوی حقوقی بین ریپل و کمیسیون بورس آمریکا، رمز ارز «XRP» وضعیت به‌ظاهر خوب دارد. او انتظار دارد که XRP در ادامه مقاومت تاریخی ۱ دلاری را به حمایت تبدیل کند و آماده یک حرکت صعودی گسترده‌تر شود.کردیبل کریپتو می‌گوید:نمی‌توان توضیح داد که نمودار [XRP] چقدر فوق‌العاده است. در تلاشم تا بفهمم چطور یک تحلیل‌گر می‌تواند یک نشانه نزولی تکنیکال واقعی در این نمودار پیدا کند. به‌زودی زمانی که [قیمت] از این سطح فاصله گرفت، XRP همه را شگفت‌زده خواهد کرد.نمودار قیمت ریپل (نمای ۳ هفته‌ای بازار ریپل/ دلار)این تحلیل‌گر مطرح می‌گوید اتریوم آماده رسیدن به اوج‌های جدید است و احتمالاً در شکستن رکورد قیمتی خود راه بیت کوین را در پیش می‌گیرد. گفتنی است که در حال حاضر اتریوم از اوج ۴,۳۷۵ دلاری روز پنجشنبه اصلاح شده و با قیمتی حدود ۴,۰۲۳ دلار معامله می‌شود.کریدبل کریپتو در رابطه با هدرا هشگراف (Hedera Hashgraph) گفته است که اگر این رمز ارز بتواند از مقاومت ۰.۴۷ دلاری عبور کند، رسیدن به اوج تاریخی جدید برای آن محتمل خواهد بود.این تحلیل‌گر سرشناس افزود:هدرا هشگراف به زیبایی و مطابق با برنامه پیش می‌رود. انتظار دارم که به‌زودی خط میانی [درون ناحیه قرمزرنگ] شکسته شود، قیمت به نزدیکی ۰.۴۳ دلار برسد و در صورت عبور از ناحیه قرمزرنگ رسیدن به اوج تاریخی جدید هم محتمل خواهد بود.نمودار قیمت هدرا هشگراف (نمای ۴ ساعته بازار هدرا هشگراف/ دلار)کریدبل کریپتو معتقد است که سولانا هم در ادامه می‌تواند اوج تاریخی جدید ثبت کند. قیمت سولانا در طول هفت روز گذشته از ۱۶۲.۶۰ دلار به اوج ۲۰۴.۳۰ دلاری رسیده و رشدی ۲۶ درصدی را تجربه کرده است.کریدبل کریپتو گفته است:توجه داشته باشید که ناحیه نارنجی‌‌رنگ از سقوط گسترده‌تر قیمت جلوگیری کرده است. [قیمت در این سطح] حفظ شد، بیت کوین از مقاومت‌های پیش روی خود عبور کرد و اعتبار فرضیه نزولی‌شدن بازار از بین رفت. برای رکوردشکنی سولانا و بسیاری از آلت کوین‌های دیگر بازار آماده شوید.نمودار قیمت سولانا (نمای ۴ ساعته بازار سولانا/ تتر)این تحلیل‌گر افزود که در ادامه روند صعودی بازار ارزهای دیجیتال به آلت کوین‌ها هم کشیده می‌شود، اما هشدار داد که احتمالاً در کوتاه‌مدت بیت کوین بهتر از سایر ارزهای بازار عمل خواهد کرد.کریدبل کریپتو می‌گوید:اگر [رشد قیمت بیت کوین] شما را شگفت‌زده کرده است، [باید بگویم] که این اتفاق با رشد آلت کوین‌ها هم همراه خواهد بود. درست است، بیت کوین پیش از سایرین در کانون توجه قرار خواهد گرفت، اما آلت کوین‌های هم به‌زودی با حرکات صعودی گسترده خود بیت کوین را دنبال خواهند کرد.

فهرست این مقاله
کتاب خودت را به فنا نده
زندگی، دفتری مُهر و موم شده است که ما به اشتباه فکر می‌کنیم از آن سر در می‌آوریم. غافل از آنکه در حقیقت، هیچ ایده‌ای در مورد محتوای پر از رمز و راز آن نداریم. با این وجود، هزاران نفر توانسته‌اند با تکیه بر توانایی‌های درونی‌شان رمز این دفتر مُهر و موم شده را پیدا کنند و در برگه‌های سفید آن، ماجرای زندگی خود را به شکلی که دوست دارند بنویسند. این موضوع، نویدی فرح‌بخش است که ما را به سمت کشف خودمان سوق می‌دهد و به ما می‌آموزد که چگونه از ابزارهای قدرتمند درونی‌مان برای تجربه یک زندگی سرشار از شادی و پیروزی استفاده کنیم. در این قسمت از پتی نیوز به سراغ کتابی می‌رویم که هر جمله از آن می‌تواند به تنهایی موضوع یک کتاب جداگانه باشد. کتابی سرشار از تجربه، راهکار و شگفتی. در سفر به خلاصه کتاب خودت را به فنا نده با ما همراه باشید.
رابین شارما
بعضی کتاب‌ها را فقط باید مزه کرد، بعضی کتاب‌ها را باید جوید و بعضی دیگر را باید بلعید. درک این موضوع، ما را به نکته دیگری هدایت می‌کند.
گفتگوهای درونی، دوست و دشمنی که بیخ گوشمان نفس می‌کشند
به عنوان یک انسان، ما هر روز در حال صحبت کردن هستیم. اما حجم بزرگی از این گفتگوها نه با دیگران بلکه با خودمان است. شاید برخی این موضوع را انکار کنند یا حتی از اینکه آنها را به گفتگو با خودشان متهم کرده‌ایم حسابی عصبانی شوند. اما این ماجرا چیزی خجالت‌آور، تهمتی ناروا یا نشانه‌ای از دیوانگی نیست.
در واقع، ماجرای ما مثل کودکی است که شمشیری اساطیری و جادویی را به ارث برده است. یک کودک، هیچ اطلاع و درکی از قدرت ابزار شگفت‌انگیزی که در دست گرفته و با آن بازی می‌کند ندارد. به همین دلیل نمی‌داند که با چه گنجی در حال بازی است. علم روان‌شناسی ثابت کرده است که گفتگوهای درونی می‌توانند از ما فردی موفق، پیروز، سرشار از اعتماد به نفس و دوست داشتنی بسازند. همچنین آنها این قدرت را دارند که ما را به فردی بیچاره، بدهکار، بد شانس، منفور و بی‌بهره از ذره‌ای اعتماد به نفس تبدیل کنند. عجیب شد نه؟ در حقیقت، من هنوز هم از این قدرت بزرگ پنهان که بی سر و صدا در اعماق وجودمان زندگی می‌کند متعجب می‌شوم. ما نمی‌دانیم که چه قدرتی داریم و همین ناآگاهی ما را دچار دردسر می‌کند.
فکرها می‌آیند و می‌روند. آنها به حضور ما اهمیتی نمی‌دهند. حتی بدتر، پَشیزی برایمان ارزش قائل نیستند. شاید با خودتان بگویید: «فکرها چه ربطی به گفتگوی درونی داشت؟ از ماجرا پرت شدی رفیق!» در حقیقت، فکرها یک طرف ماجرای گفتگوی درونی ما هستند؛ آن هم نه هر فکری بلکه افکار انتخاب شده‌ای که آگاهانه روی آنها زمان می‌گذاریم و با خودمان در موردشان حرف می‌زنیم زندگی ما را می‌سازند. آنها معماران زبردستی هستند که می‌توانند یک قصر را به کلبه‌ای ویران و خرابه‌ای را به یک کاخ بلورین تبدیل کنند.
فرمول کاربردی برای زندگی
اگر بخواهم این موضوع را در قالب یک فرمول ساده بیان کنم چیزی شبیه به این از کار درمی‌آید: «فکر آگاهانه + صحبت با خودمان در مورد آن فکر + احساسی که در مورد آن موضوع به ما دست می‌دهد = برپا شدن نمونه‌ فیزیکی آن در زندگی‌مان.» این فرمول یک توضیح کوتاه و سرنوشت‌ساز هم دارد و آن این است که به طور دقیق، این «سبک و لحن» صحبت ما با خودمان است که شگفتی می‌سازد. چون این نکته کوچک، کلید ساخت «احساس» است. احساس، همان کلیدی است که درب شگفتی را به روی زندگی ما باز می‌کند و از دنیای ذهن ما به دنیای واقعی پل می‌زند. تمام ماجراها، شکست‌ها، پیروزی‌ها، موفقیت‌ها و ناکامی‌ها زیر سر این مفهوم است.
حالا پرسش جنجالی این است که: «با خودتان چگونه صحبت می‌کنید؟» آیا لحنتان مانند کسی است که از بالا به شما نگاه می‌کند و هر آن آماده است که یک سیلی آبدار را به سمتتان نشانه برود؟ یا مانند یک مادر دلسوز با خودتان حرف می‌زنید؛ کسی که اگر کمی با او چانه بزنید و خودتان را برایش لوس کنید، تمام مخفی‌گاه‌هایی که خوراکی‌ها را در آن پنهان کرده به شما لو می‌دهد. شاید هم مثل یک مربی موفقیت با خودتان حرف می‌زنید؛ کسی که اهمیتی به عجز و لابه شما نمی‌دهد چون می‌داند که چه توانایی‌های شگفت‌انگیزی دارید؛ کسی که شما را مجبور می‌کند یک قدم بیشتر بردارید؛ یک کار بیشتر انجام دهید و قبل از تسلیم شدن یک بار دیگر امتحان کنید. این که انسان، خودش را می‌سازد واقعی‌ترین حقیقت گفته شده روی زمین است.
نگاه به یک شکاف کوچک اما بسیار خطرناک
مشکل مشترک و نامرئی بسیاری از انسان‌ها این است که شکل بیرونی افکار و خودگویی‌های درونی‌شان با چیزی که نشان می‌دهند از زمین تا آسمان با هم فرق دارد. به همین دلیل، نتیجه هیچ‌وقت آن چیزی نمی‌شود که آنها فکرش را می‌کنند یا ساعت‌ها در موردش با خودشان چانه می‌زنند. وقتی هر روز به خودتان می‌گویید: «من ثروتمندم» اما در عمل و به هنگام برخورد با دیگران مدام از بدبختی‌ها و بدهی‌تان دم می‌زنید و حتی بسیار عصبانی یا اندوهگین می‌شوید هیچ اثری از ثروت در زندگی‌تان به وجود نمی‌آید.
گفتگوهای درونی تنها در صورتی نمود خارجی پیدا می‌کند که با رفتارهای بیرونی‌تان آن را پرورش دهید. اگر می‌خواهید تغییری در وضع زندگی‌تان به وجود بیاید، نباید به ذهن ناخودآگاهتان کلک بزنید. در عوض، باید فکرتان، گفتگوی درونی‌تان و احساستان را با حرف‌ها و رفتار بیرونی‌تان هم‌راستا کنید. درون و بیرون شما در کنار هم یک کلید را تشکیل می‌دهند که می‌تواند درب ورود به زندگی‌ای که می‌خواهید را برایتان باز کند. از یک کلید شکسته یا کج و معوج هیچ کاری برنمی‌آید. پس مراقب واژه‌ها و قدرت پنهان در ورای آنها باشید.
برای ذهنتان نقش یک بچه خوب را بازی نکنید

ذهن ما عاشق قصه گفتن و شنیدن است. اگر یک موضوع به دستش بیفتد – ترجیحا یک موضوع منفی – بسیار ماهرانه، گذشته، حال و آینده را هم می‌بافد و از آن ژاکتی درست به اندازه زندگی‌مان درمی‌آورد. ما هم مثل یک بچه خوش رفتار، زیر پای ذهنمان می‌نشینیم و به داستان آن که بیشتر در ژانر ترسناک و عبرت‌آموز است گوش جان می‌دهیم. اما ناگهان متوجه می‌شویم تمام آن غول‌هایی که ذهنمان داشت برایمان تعریف می‌کرد سر از زندگی‌مان درآورده‌اند و دارند برایمان دست تکان می‌دهند!
دوست ندارید این اتفاق برایتان بیفتد؟ پس قصه نگویید! در ضمن پای قصه‌هایی که ذهنتان ناغافل – به ویژه هنگامی که اوضاع سخت می‌شود – برایتان تعریف می‌کند ننشینید. به نظر من هر چند تا پا که می‌توانید قرض بگیرید و فرار کنید. به عنوان یک فراری با تجربه به شما پیشنهاد می‌کنم به درون اقدام کردن فرار کنید. در واقع، این تنها جایی است که می‌توانید بدون حضور فکرها، قصه‌ها و گفتگوهای نابود کننده، کاری واقعی برای زندگی‌تان انجام دهید.
می‌خواهید میانبری به موفقیت بزنید؟ گفتگوهایتان را تغییر دهید
ما عادت کرده‌ایم که در ذهنمان موفقیت را در مسیری سنگلاخی، دست نیافتنی و بسیار مشقت‌بار تصور کنیم. به همین دلیل، فکر می‌کنیم برای رسیدن به موفقیت راهی به جز ترکیب خون و عرق جبینمان نداریم. در حالی که این ماجرا تنها ساخته و پرداخته ذهن ما و کسانی است که از این راه تجارت می‌کنند. موفقیت برای هر کس با توجه به نگرش او ساخته می‌شود.
اگر فکر کنید که رسیدن به ثروت و موفقیت، کار سختی است، زمین و زمان دست در دست هم می‌دهند تا این موضوع در زندگی واقعی‌تان به حقیقت تبدیل شود. اما اگر با خودتان فکر کنید که می‌توان راحت به ثروت و موفقیت رسید، چشمتان به جمال راه‌هایی روشن می‌شود که شما را از سریع‌ترین، مطمئن‌ترین و آسان‌ترین مسیر به هدفتان می‌رساند. شما زندگی‌تان را می‌سازید، قدم به قدم. فرقی هم نمی‌کند که این حقیقت را باور دارید یا نه!
پس بهتر است به جای جنگیدن با حقیقتی که کاری به باور شما ندارد، تصمیمی هوشمندانه بگیرید و دستی به سر و گوش حرف‌هایی که با خودتان می‌زنید بکشید. وقتی با خودتان حرف می‌زنید، نباید شبیه یک پیشگو باشید و بگویید: «تو در آینده فرد پولداری خواهی شد. خوشبختی تا یکی دو سال دیگر زنگ خانه‌ات را به صدا درمی‌آورد یادت باشد که درب را باز کنی. تو سلامتی‌ات را به دست خواهی آورد و دوباره همه‌چیز خوب خواهد شد.» این‌ها مشتی وعده و وعید هستند. چرا وقتی هم‌اکنون می‌توانید این کارها را انجام دهید آنها را به آینده‌ای نامعلوم حواله می‌کنید؟ می‌خواهید ثروتمند باشید؟ از همین الان مثل یک ثروتمند فکر، احساس و عمل کنید. می‌خواهید دوباره سلامتی خود را به دست بیاورید؟ از همین الان با تمام وجودتان احساس کنید که سالم و تندرست شده‌اید. می‌خواهید موفق، خوشبخت، شاد و سرشار از آرامش باشید؟ از همین الان احساس یک فرد موفق، شاد و آرام را در وجودتان ایجاد کنید.
اصل مداخله ارسطو
گاهی ایجاد یک احساس، کار سختی می‌شود. در این هنگام می‌توانید از اصل مداخله روان‌شناختی که قرن‌ها قبل «ارسطو» به آن اشاره کرد استفاده کنید: «کار خوب انجام بده و خوب باش» به زبان ساده، قبل از آنکه بتوانید احساس خود را تغییر دهید ابتدا باید رفتارتان را اصلاح کنید. شاید اکنون همه‌چیز عالی نباشد اما به شما قول می‌دهم، رفتار کردن طبق حال اکنونتان هیچ‌چیزی را بهتر نمی‌کند. نمی‌دانم چقدر به بازیگری علاقه دارید اما اگر می‌خواهید خیلی زودتر به چیزهایی که می‌خواهید برسید باید برای ذهنتان نقش کسی را بازی کنید که هم‌اکنون – نه فردا و نه حتی یک لحظه دیگر – صاحب آن خواسته‌ها است و به آنها دست یافته است. به این ترتیب، بدون آنکه سخت تلاش کنید، احساسی که به دنبالش بود را می‌یابید.
مخلص کلام اینکه، منتظر نمانید و دست به کار شوید. وقتی ابزاری رایگان، بی‌نهایت قدرتمند و واقعی که رنگ و بوی کائنات را با خود به دوش می‌کشد بیخ گوشتان قرار دارد، چرا جایی بیرون از خودتان به دنبال جواب یا راه‌حل می‌گردید؟ فکر کنید، احساس کنید، اجرا کنید و زندگی‌ که دوست دارید را به تماشا بنشینید. تمام ماجرای موفقیت همین است.
جردن بلفورت، معروف به گرگ وال استریت
جوری رفتار کنید که انگار از قبل فردی ثروتمند هستید، در نتیجه ثروتمند خواهید شد. جوری رفتار کنید که انگار اعتماد به نفس بی‌نظیری دارید در نتیجه با اعتماد به نفس خواهید شد. جوری رفتار کنید که انگار همه جواب‌ها را می‌دانید و همه جواب‌ها به سمت شما خواهند آمد.
دست از اما و اگر بردارید
واژه‌ها بسیار قدرتمند هستند. وقتی این پازل‌های قدرتمند در کنار هم می‌نشینند و یک جمله را تشکیل می‌دهند توانایی تغییر دادن جهان و حتی تغییر مفهوم خودشان را پیدا می‌کنند. اجازه بدهید بیشتر برایتان توضیح بدهم. از نظر روان‌شناسی، ذهن ما به هر چیزی که بعد از واژه «اما» می‌آید به شدت واکنش منفی نشان می‌دهد. بیایید چند مورد را با هم امتحان کنیم:

من تو را باور دارم اما شاید آغاز این کار، درست نباشد.
حق با شما است اما من نظر دیگری دارم.
من واقعا دوستت دارم اما فکر نمی‌کنم ما برای هم ساخته شده باشیم.
من واقعا می‌خواهم به تو کمک کنم اما چاره‌ای ندارم.

«اما» همه‌چیز را خراب می‌کند. مهم نیست چقدر قبل از این واژه مقدمه‌چینی کرده یا حرف‌های قشنگ و شاعرانه به دیگران گفته باشید. یک «اما»ی ساده، تاثیر همه آنها را در کسری از ثانیه ناپدید می‌کند. یادتان باشد هرگز در گفتگوهای درونی خود از «اما» استفاده نکنید. در عوض، لحن گفتگو و حال و هوای گپ‌و‌گفت با خودتان را قاطعانه، بدون تردید و سرشار از انگیزه کنید. مثلا:

«من می‌توانم» یا بهتر از آن «من توانستم» (یادتان که هست، قرار شد کمی نقش بازی کنید.)
من باور دارم
من قدرتمندم
من سلامتم
من شادم
من آرامش دارم
من خوشبختم

شما با این کار می‌توانید به سادگی انگیزه و اشتیاق زندگی کردن به سبکی که دوست دارید را در خودتان ایجاد کنید. به من بگویید، چه چیزی بهتر از اشتیاق به هنگام آغاز کردن یک کار به کمکتان می‌آید؟
از توهم بیرون بیاید، شما افکارتان را زندگی نمی ‌کنید

هر کدام از ما آرزوهایی در سر داریم. در ذهنمان خود را فردی می‌بینیم که به موفقیت‌های دور و درازی دست یافته است. شاید خودمان را سهام‌داری زبردست ببینیم که حتی در دوران ریزش ترسناک شاخص‌ها هم راهی برای سودآوری پیدا می‌کند، یا خودمان را یک مدیرعامل سرشناس، یک گرافیست بسیار مشهور یا یک نویسنده نامدار تصور کنیم.
اما در دنیای واقعی، جایی که آدم‌ها با میزان کارهایشان و نه حجم افکارشان سنجیده می‌شوند ما چیز خاصی نیستیم. چون دستاوردهایمان تنها در ذهنمان نقش بسته‌اند. گویی نسخه‌ای شگفت‌انگیز از ما وجود دارد که در ذهنمان زندانی شده است. آیا دوست دارید خودتان را آزاد کنید؟ تنها راه برای این کار، دست به کار شدن و قدم برداشتن در مسیری است که شما را به خود واقعی‌تان تبدیل می‌کند.
بیشتر ما فکر می‌کنیم همه آدم‌های موفق، تمام کسانی که آنها را به عنوان انسان‌هایی نمونه می‌شناسیم همیشه در حال انجام کارهای مورد علاقه‌شان هستند. در حالی که آنها هم درست مثل من و شما هر روز با حجمی از کارهایی که نمی‌خواهند انجامشان دهند دست و پنجه نرم می‌کنند. چیزی که باعث تفاوت میان ما و آنها می‌شود در این است که آنها با وجود این نارغبتی درونی راهی برای آغاز و تمام کردن آن کارها در زندگی‌شان پیدا کرده‌اند. اما ما به جای تمرکز کردن و یافتن راهی برای تمام کردن کارهایمان، دربه‌در به دنبال راهی می‌گردیم که آن کارها را انجام ندهیم. به دنبال این ماجرا، وقت گرانبهایی که می‌توانستیم آن را صرف پیشرفت و آموزشمان کنیم را به شکلی بی‌هدف هدر می‌دهیم.
داشتن هدف، یعنی خواستن یک چیز متفاوت
هدف داشتن چیز خوبی است که بیشترمان فکر می‌کنیم آن را داریم اما در واقع نداریم. انسان، موجودی هدفمند است این یعنی ما به صورت ذاتی زمانی احساس زنده بودن و آزادی می‌کنیم که هدفی برای رسیدن داشته باشیم. با این وجود، حجم انسان‌های افسرده و ناموفق ثابت می‌کند که ما به جای تلاش برای رسیدن به اهدافمان فقط به آنها فکر می‌کنیم. همان طور که با حلوا حلوا گفتن، دهان کسی شیرین نمی‌شود فقط با فکر کردن درباره اهدافمان هم نمی‌توانیم به آنها دست پیدا کنیم.
ماجرای شگفت‌انگیزی که در اثر تفکر، تصویرسازی ذهنی و گفتگوی درونی سرشار از احساس با خودمان به وجود می‌آید تنها زمانی خودش را نشان می‌دهد که در دنیای واقعی دست به تلاش برای رسیدن به اهدافمان بزنیم. این یعنی باید از چهاردیواری امن‌مان بیرون بیاییم، خودمان را در معرض نقد و نظر دیگران قرار بدهیم و تغییر کنیم. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از مردم جهان به جای تجربه واقعی رسیدن به اهدافشان فقط با خیال تصرف آنها زندگی می‌کنند. در نتیجه، میلیون‌ها استعداد کشف نشده که می‌توانستند جهان را تغییر دهند بدون اینکه فرصتی برای ظهور خود پیدا کنند به زیر خروارها خاک می‌روند.
قربانی هستید یا قهرمان؟

تفاوت میان قربانی یا قهرمان بودن در زندگی به باریکی یک تار مو است. به همین ترتیب، تفاوت میان یک آماتور با یک حرفه‌ای، یک سرآشپز با یک ظرف‌شور، یک چاق با یک لاغر و یک جنگجو با یک شکست خورده بسیار ساده‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید. اما سادگی به معنای راحتی نیست. ما هر روز در زندگی خود با چیزهای ساده زیادی در جنگ هستیم. قبول ندارید؟ برایتان مثال می‌زنم:

وقتی ساعت زنگ‌دار راس ساعت پنج صبح اتاق را روی سرش می‌گذارد اما ما دلمان می‌خواهد پنج دقیقه بیشتر بخوابیم.
وقتی به خودمان قول داده‌ایم که از این ماه دیگر به پس‌اندازمان دستبرد نزنیم اما با اولین چالش، حساب پس‌اندازمان را خالی می‌کنیم.
وقتی از انجام کار امروزمان واقعا متنفریم ولی به جای یافتن یک راه برای انجامش وقتمان را تلف می‌کنیم.
وقتی قرار است حساب کالری‌های روزانه‌مان از عدد مشخصی فراتر نرود اما از روزهای قبل هم بیشتر پرخوری می‌کنیم.

به شما قول می‌دهم این ماجراها تا زمانی که واقعا از صمیم قلبتان برایشان تصمیم نگیرید، تمام نمی‌شوند و هر روز گردن کلفت‌تر از دیروز برایتان شاخ و شانه می‌کشند. وقتی کم‌کم دیگر زورتان به این عادت‌های کوچک نرسد، این تفکر به سراغتان می‌آید که در زندگی‌تان یک قربانی هستید.
با خودتان فکر می‌کنید که همه عالم دست در دست هم داده‌اند تا شما را آزار بدهند و نگذارند به چیزهایی که می‌خواهید برسید. حتی گاهی با خودتان فکر می‌کنید که چقدر زندگی کردن سخت است و چرا این همه چیز برای تغییر دادن وجود دارند؟ هیچ‌کس، هیچ راهی، هیچ راه‌حلی و هیچ نوشته‌ای – حتی چیزی که اکنون می‌خوانید – این قدرت را ندارد که حتی به اندازه یک دانه لوبیا در زندگی شما تغییری ایجاد کند. این خود شما هستید که زندگی‌تان را تغییر می‌دهید. اگر به این درک برسید، دیگر کسی را مقصر شرایط امروزتان نمی‌دانید، به خاطر محل تولدتان گله و شکایت نمی‌کنید و از وضعیت مالی‌تان اندوهگین نمی‌شوید. چون کلید تغییر دادن همه‌چیز در دست خودتان قرار دارد. اگر روزی از این وضعیت خسته شدید و خواستید که به جای قربانی بودن، قهرمان زندگی خودتان باشید باید بدون هیچ شکایتی، این کارها را انجام دهید:

خودتان را باور کنید.
توانایی‌هایتان را دست‌کم نگیرید.
به حرف منفی دیگران گوش ندهید. آنها خودشان هم نمی‌دانند که چه می‌خواهند.
کاری که به آن فکر می‌کنید را انجام دهید.

نکته‌های بالا راه‌حل‌های ساده‌ای هستند که انجامشان برای افرادی با تفکر قربانی با عبور از دهان هشتاد تمساح گرسنه یا سلام و احوال پرسی با زامبی‌ها تفاوت چندانی ندارد. اما برای یک قهرمان، این کارها چیزهایی هستند که از پس انجامش برمی‌آیند.
یادتان باشد، غیر ممکن، کاری است که هنوز کسی آن را انجام نداده است. مشکلی که سر راه شما قد علم کرده، فرصتی است که به شما التماس می‌کند تا گل و لای را از رویش بشویید و با چهره واقعی‌اش آشنا شوید. شاید در دنیای شما یک غیر ممکن در انتظارتان نشسته است. آیا چالش انجام این کار را می‌پذیرید؟ آیا می‌خواهید یک قهرمان باشید؟

سایمون سینک، نویسنده
قهرمان‌ها کسانی نیستند که همیشه برنده مسابقه می‌شوند. قهرمان‌ها کسانی هستند که بیرون می‌روند، تلاش می‌کنند و دفعه بعد بیشتر تلاش می‌کنند و دفعه بعد حتی بیشتر هم تلاش می‌کنند.

پیام نویسنده در کتاب «خودت را به فنا نده» چه بود؟

«گری جان بیشاپ» در کتاب «خودت را به فنا نده» به دنبال این است تا انسان‌ها را با پتانسیل‌های خفته درونشان آشنا کند. او که تجربه راهنمایی هزاران انسان را از کشورها، مذهب‌ها و تفکرهای گوناگون در کارنامه‌اش دارد حاصل تجربه‌های خود را در قالب کتابی کم‌حجم اما بسیار ارزشمند منتشر کرده است. گری بر این باور است که پاسخ تمام پرسش‌ها درون خودمان وجود دارد، تنها کافی است خودمان را به عنوان یک پاسخ واقعی قبول داشته باشیم.
نظر شما چیست؟
در زندگی‌تان احساس یک قربانی را دارید یا قهرمان؟ چرا چنین احساسی دارید؟ لطفا دلیل خود را برایمان بنویسید.

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم



به گزارش خبرنگار مهر، با توجه به ضرب‌الاجل رئیس جمهور مبنی بر ساماندهی واردات کالا از طریق ته‌لنجی، هر چه سریع‌تر مسئولان مربوطه بایستی هر چه سریع‌تر تصمیمات مناسبی اتخاذ کنند؛ چرا که با تداوم وضعیت فعلی، معیشت مرزنشینان بیش از پیش به منافع مافیای قاچاق کالا گره زده خواهد شد.
یکی از مصوبات ششمین سفر استانی رئیس جمهور و هیئت دولت سیزدهم به استان بوشهر، تعیین تکلیف وضعیت کالای همراه ملوان تحت عنوان ته‌لنجی بود که به گفته مسئولان استانی قرار است طی ۱۰ روز آینده، تصمیمات اتخاذ شده در این رابطه نهایی شود.
واردات کالا از طریق رویه تعاونی‌های مرزنشینی و ته‌لنجی، یکی از راه‌های تأمین معیشت برخی از مرزنشینان کشور است. البته به دلیل عدم نظارت مناسب بر این فرآیندهای تجاری، سالانه حجم قابل توجهی از کالاها، بدون رعایت تشریفات گمرکی و اولویت‌بندی وارد کشور شده و در بازار شهرهای بزرگ توزیع می‌‎شود. این امر موجب شده است که برخی از سیاست‌های کلی از این طریق دور زده شود، به طور مثال ممنوعیت ورود لوازم خانگی و کالاهای مشابه تولید داخل که اخیراً نیز مورد حمایت رهبری قرار گرفته است، با واردات گسترده از طریق ته‌لنجی و تعاونی‌های مرزنشین عملاً تأثیر خود را از دست می‌دهد.
واردات گسترده از طریق معافیت‌های مرزنشینی در حالی صورت می‌گیرد که مطابق ماده ۶ قانون ساماندهی مبادلات مرزی، ارزش کل کالاهای قابل مبادله در مناطق مرزی بایستی سالانه معادل ۳ درصد مجموع صادرات کشور به مأخذ سال قبل تعیین شود که با توجه به عملکرد تجاری کشور در سال گذشته این رقم حدود یک میلیارد دلار تخمین زده می‌شود؛ اما شواهدی همچون حجم محموله‌های مربوط به ته‌لنجی و معافیت‌های مرزنشینی، بیانگر آن است که میزان واردات کالا از این رویه بسیار چشمگیرتر از این رقم است.
بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد سود سرشار حاصل از این فعالیت‌های تجاری نیز به هیچ وجه به جیب ملوانان و کوله‌بران نمی‌رود و در واقع برنده وضعیت فعلی، مافیای قاچاق کالا است که با سوءاستفاده از وضعیت نامناسب معیشت مرزنشینان، به دنبال دور زدن قوانین و واردات کالا بیش از ظرفیت مجاز و همچنین واردات کالاهای ممنوعه به کشور هستند.
مسئولان محلی در استان‌های مرزنشین سالهاست به دنبال ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب و درآمد پایدار برای بومیان بوده‌اند، اما به دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب و به موقع، به دنبال راه‌حل‌های موقت رفته و با تصویب برخی از استثنائات تجاری برای ملوانان و کوله‌بران، بدترین نسخه ممکن را برای درمان این وضعیت نابسامان تجویز کرده‌اند.
افزایش بی‌ضابطه واردات ته‌لنجی به ضرر تولیدکنندگان داخلی
متأسفانه ضعف نظارتی و عدم رعایت ضوابط واردات کالا از طرق مرزنشینی و ته‌لنجی، باعث نارضایتی تولیدکنندگان داخلی نیز شده است. چرا که بسیاری از کالاها از طریق ملوانی و کوله‌بری بدون پرداخت مالیات و عوارض گمرکی به راحتی وارد کشور شده و مصرف آن‌ها نیز محدود به استان‌های مرزی نمی‌شود.
گفتنی است که بر اساس آئین‌نامه فعلی واردات ته‌‎لنجی، ملوانان اجازه ندارند کالاهای موسوم به ته‌لنجی را خارج از استان خود به فروش برسانند؛ اما شواهد حاکی از آن است که این کالاها به بازار تمام شهرهای ایران ارسال شده و در عمل هیچ نظارتی بر اجرای درست قوانین وضع شده وجود ندارد.
تولیدکنندگان لوازم خانگی یکی از مهمترین منتقدان وضعیت فعلی واردات ته‌لنجی و مرزنشینی هستند. به گفته دیانی، رئیس انجمن صنفی صنایع لوازم خانگی، دو کشتی لوازم خانگی از کره جنوبی به سمت ایران در حال حرکت است و کره‌ای‌ها نقشه دارند تا از طریق تعاونی‌های مرزنشینی و ته‌لنجی آنها را به در بازار ایران بفروشند. این در حالی است که حجم واردات ته‌لنجی و همچنین نیاز استان‌های مرزی به لوازم خانگی بسیار محدود بوده و این موضوع بیانگر آن است که مافیای قاچاق کالا قصد دارد این کالاها را در سراسر کشور عرضه کند.
تعلل دولت روحانی در خصوص اصلاح آئین‌نامه واردات مرزنشینی
با توجه به نکاتی که ذکر شد، ضرورت اصلاح رویه واردات ملوانی و مرزنشینی مدتهاست برای مسئولان مسجل شده است اما به علت اهمال برخی مسئولان در دولت گذشته طرح ساماندهی و نظارت بر مبادلات تجاری ته لنجی و مرزنشینی تاکنون تصویب نشده است.
شواهد حاکی از آن است که در دولت گذشته با همکاری دستگاه‌های ذی‌ربط، طرحی میان‌مدت به منظور ساماندهی پدیده ملوانی آماده شده بود. به گفته یک مقام آگاه، این طرح بر اساس واقعیت عینی مناطق مرزی و اخذ نظرات ذی‌نفعان (مسئولان محلی، استانداران، گمرک، نیروی انتظامی، صاحبان لنج، ملوانان و غیره) تدوین شده است.
این طرح چندین بار به دولت و قوه قضائیه (جهت تصویب در جلسه سران قوا) ارائه شده، اما مقرر شد این طرح ابتدا در شورای هماهنگی اقتصادی دولت به تصویب برسد و سپس به سران قوا ارجاع شود.
علی‌رغم تأیید طرح اصلاح رویه واردات ملوانی و مرزنشینی توسط اغلب دستگاه‌های ذی‌ربط، اما متأسفانه با کارشکنی برخی مسئولان، این طرح با تأخیر به شورای هماهنگی اقتصادی دولت ارائه شده و در چند نوبت نیز به دلایلی از نوبت بررسی خارج شده است. نکته قابل توجه آنجاست که طرح ساماندهی مبادلات تجاری ته لنجی و مرزنشینی، توسط ریاست پیشین قوه قضائیه (آیت‌الله رئیسی) نیز رؤیت شده و قرار بود در شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا بررسی شود که احتمالاً به دلیل تغییر دولت تاکنون محقق نشده است.
به گفته معاون فنی گمرک، همچنان حجم قابل توجهی از کالاها (مخصوصاً لوازم خانگی که مقام معظم رهبری دستور ممنوعیت واردات آن را داده‌اند.) از طریق ملوانی و کوله بری وارد کشور می‌شود و با توجه به شرایط ارزی کشور و لزوم حمایت از تولیدات داخلی، ساماندهی ته‌لنجی بیش از پیش ضرورت دارد.

(نامه سخنگوی سابق قوه قضائیه به معاون اقتصادی روحانی پیرامون طرح ساماندهی و نظارت بر مبادلات تجاری از طریق ملوانی و مرزنشینی)
سوءاستفاده مافیای قاچاق از وضعیت معیشتی مرزنشینان و ملوانان
در همین رابطه، حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با اشاره به اهمیت ساماندهی واردات کالا از طریق ته‌لنجی و کوله‌بری گفت: متأسفانه شاهد آن هستیم که کالاهای قاچاق بعضاً به صورت کانتینری وارد کشور می‌شود و مدیریت این تخلفات نیز توسط کسانی انجام می‌‎شود که نه در شهرهای مرزی بلکه در تهران سکونت دارند.
وی افزود: وزارت اطلاعات باید مسئله قاچاق کالا را به طور جدی بررسی کرده و مشخص کند که چه کسانی پشت فرآیند قاچاق فعالیت می‌کنند و چرا پس از گذشت سال‌‎ها هنوز هم کشور با قاچاق کالا و ارز مواجه می‌شود. بنابراین ضروری است که از ظرفیت قدرت اطلاعاتی و امنیتی کشور برای ساماندهی مسائل اقتصادی استفاده شود.
عضو هیئت رئیسه مجلس با تأکید بر ضرورت سیاست‌گذاری اقتصادی برای مبارزه با قاچاق کالا و ارز، اظهار کرد: در زمینه واردات ته‌‎لنجی و ملوانی نیز می‌بایست با گروه‌های مافیایی قاچاق کالا برخورد شود؛ چرا که این گروه‌ها با سوءاستفاده از افرادی که مشکلات معیشتی دارند، تنها به دنبال افزایش حجم قاچاق و افزایش سود خود هستند. بنابراین بهتر است سیاست‌گذاری ارزی کشور را طوری تنظیم کنیم که به طور کلی صرفه اقتصادی قاچاق کالا از بین برود.
به گزارش خبرنگار مهر، با توجه به شرایط ویژه اقتصاد کشور و همچنین تأکید رئیس جمهور بر ضرورت ساماندهی واردات کالا از طریق ته‌لنجی، به نظر می‌رسد، مسئولان و سران قوای سه گانه باید هرچه زودتر برای به نتیجه رسیدن این امر تصمیم‌گیری کنند، چرا که در غیر این صورت نه تنها مسئله معیشت ملوانان و ساکنان شهرهای مرزی حل نخواهد شد، بلکه مافیای قاچاق کالا بیش از پیش با سوءاستفاده از شرایط نابسامان واردات ته‌لنجی به تولید کشور ضربه خواهد زد.

بازار ارزهای دیجیتال به‌سبب نو و تازه‌بودن آن، مقصدی جذاب برای کلاهبرداران و افراد سودجو تلقی می‌شود. سال ۲۰۲۱ و همزمان با قوت‌گرفتن این بازار، کلاهبرداران با عزمی جزم، به‌دنبال فریب کاربران و به جیب زدن پول‌ها و سرمایه‌های آنها هستند. در این مطلب مروری کوتاه داریم بر مرسوم‌ترین شیوه‌هایی داشته باشیم که کلاهبرداران به‌واسطه آنها کاربران را هدف قرار می‌دهند.این مطلب به‌طور ویژه درباره کلاهبرداری‌های تلگرامی در حوزه ارزهای دیجیتال نوشته شده است؛ اما شیوه‌ها یکسان هستند و ممکن است در بسترها و شبکه‌های اجتماعی دیگر هم کلاهبرداران به سراغ شما بیایند.دسترسی به کلمات بازیابی تراست والتادعا: دادن توکن رایگان (ایردراپ)هدف: دسترسی به کلید خصوصی یا ۱۲/۲۴ کلمه بک‌آپ کیف پول برای سرقت دارایی‌ها«کلیدهای خصوصی و کلمات بازیابی خود را به کسی ندهید!» این جمله‌ای است که شاید زیاد شنیده باشیم؛ با این حال بسیاری از کلاهبرداران با شیوه‌های مختلف در صدد به‌دست‌آوردن آنها هستند.شیوه کار آنها بدین شکل است که از طریق ربات‌های تلگرامی یا حساب‌های کاربری مختلف با شما ارتباط برقرار می‌کنند و از شما می‌خواهند تا برای دریافت ایردراپ یا توکنی رایگان، کلمات بازیابی یا کلید خصوصی خود را در اختیارشان قرار دهید. حقیقت اینجاست که کلاهبرداران نه قصد دارند چیزی برای شما ایردراپ کنند و نه می‌خواهند به‌رایگان توکنی به شما بدهند؛ آنها فقط کلمات بازیابی و کلید خصوصی شما را می‌گیرند تا حسابتان را خالی کنند. به محض این که شما چنین کاری بکنید، در واقع انگار جیب‌هایتان را خالی کرده‌اید و دو دستی هر چه سرمایه در حساب خود دارید را به آنها بخشیده‌اید.در این میان هستند عده‌ای که می‌گویند یک حساب خالی به آنها می‌دهیم تا شانس‌مان برای دریافت توکن رایگان را امتحان کنیم؛ ولی آیا شده تا به حال از خودتان بپرسید این افراد چه نیازی به کلید خصوصی یا کلمات بازیابی شما دارند؟ در واقع، چرا سری که درد نمی‌کند یا دستمال ببندیم؟هیچ کس برای واریز توکن‌ها یا ایردراپ آنها نیازی به کلمات بازیابی یا کلید خصوصی شما ندارد! پس باز هم یادآوری می‌کنیم:کلیدهای خصوصی و کلمات بازیابی خود را به کسی ندهید!تریدرهای کلاهبردار در چت شماادعا: به پی‌وی تلگرام یا دایرکت اینستاگرام شما می‌آیند و پیشنهاد سرمایه‌گذاری در یک سایت را ارائه می‌دهند یا ادعا می‌کنند مشاور سرمایه‌گذاری هستند. ممکن است در کامنت‌های اینستاگرام هم آنها را ببینید.هدف: جلب نظر شما برای ثبت‌نام در سایت‌های پانزی و به‌طور کلی خالی‌کردن جیب شما با روش‌های مختلفکسانی که قصد کلاهبرداری از این طریق را دارند، در تلگرام و گاهی اوقات در اینستاگرام به شما مستقیماً پیام می‌دهند. عموماً آنها خود را یک معامله‌گر موفق یا توسعه‌دهنده مزارع استخراج معرفی می‌کنند. آنها به شما پیشنهاد می‌دهند پول خود را در وب‌سایت یا طرحی سرمایه‌گذاری کنید و سود نجومی دریافت کنید. اما پس از پرداخت پول به فرد یا سایت‌هایی که او معرفی کرده است باید با سرمایه خود خداحافظی کنید.تشخیص چنین حساب‌هایی چندان هم سخت نیست. همان طور که گفتیم، آنها معمولاً خودشان را یک تریدر موفق توصیف می‌کنند و از همه مهم‌تر، درخواست پول دارند تا در ازای این پول، به شما مشاوره سرمایه‌گذاری و احداث تأسیسات استخراج دهند.نمونه‌ای از تجربیات کاربران در ارتباط با حساب‌های کلاهبرداریبعضی وقت‌ها پا را از این هم فراتر می‌گذارند و با حساب‌هایی با نام افراد مشهور به شما پیام می‌دهند و ادعا می‌کنند می‌توانند به شما سیگنال بدهند و در مورد سرمایه‌گذاری و راه‌اندازی تأسیسات استخراج راهنمایی‌تان کنند؛ مثلا، حساب قلابی چانگ‌پنگ ژائو، رئیس صرافی بایننس، بارها به من پیام داده تا برای سرمایه‌گذاری راهنمایی‌ام کند!اما چگونه این گونه کلاهبردارها را تشخیص دهیم و گولشان را نخوریم؟ تشخیص این حساب‌ها هم چندان دشوار نیست. آنها معمولاً شما را از طریق گروه‌های مرتبط با ارزهای دیجیتال پیدا می‌کنند و با ادعاهای واهی و پیشنهادهای وسوسه‌کننده می‌خواهند شما را متقاعد کنند. به‌علاوه بعضی اوقات نام‌هایی که انتخاب می‌کنند از روی افراد مشهور است، با این تفاوت که نام‌کاربری‌شان را طور دیگری نوشته‌اند. مثلاً چانگ‌پنگ ژائو را به جای آن که با یک «e» بنویسند، با دو «e» می‌نویسند.ربات‌های تلگرامی پانزیادعا: دادن توکن رایگان (ایردراپ)، استخراج بدون دستگاه و …هدف: فراهم‌کردن پایگاه کاربری برای کلاهبرداری‌های دیگر، فروش طرح‌های درآمدی (پانزی)هر زمان که ترندی در بازار شکل می‌گیرد، تلگرام پر می‌شود از ربات‌های پانزی. مثلاً زمانی که شاهد رشد سرسام‌آور میم کوین‌ها بودیم، ربات‌های پانزی با ادعای ایردراپ توکن‌هایی مثل دوج کوین، شیبا اینو و … کاربران را هدف قرار دادند.نمونه‌ای از ربات‌های پانزی در تلگراماین ربات‌ها عمدتاً آدرس کیف پولتان را می‌خواهند و شاید بگویید با این آدرس چه کاری از دستشان بر می‌آید؟ در واقع آنها از همین ایده برای گول‌زدن شما استفاده می‌کنند. بیایید سناریوی یکی از این ربات‌ها را بررسی کنیم:احتمالاً همه چیز از یک دوست شروع می‌شود که لینک مجموعه‌گیری (ریفرال) برای شما می‌فرستد تا شما هم از این توکن‌های مفت و مجانی نصیب‌تان شود. احتمالاً‌ دوستتان هم قبلاً از دوستی دیگر به مجموعه دعوت شده است. وقتی شما با لینک دوستتان وارد ربات می‌شوید، ربات اطلاعاتی مثل ایمیل یا آدرس کیف پول را از شما می‌گیرد و می‌گوید با عضوگیری بیشتر، می‌توانید توکن‌های بیشتری دریافت کنید.شما هم که به خیالتان با آدرس کیف پول دست ربات و گردانندگان‌شان به جایی بند نیست، لینک را به افراد دیگری می‌فرستید تا اگر شانس‌تان گرفت و توکنی به شما اعطا شد، سود خوبی ببرید. حالا بیایید هدف این ربات‌ها را بررسی کنیم:این ربات‌ها در ابتدا ادعا می‌کنند برای فعالیت نیاز به پرداخت هیچ پولی نیست؛ اما معمولاً پس از اینکه به حداقل مقدار برداشت رسیدید، به بهانه‌های متفاوت تلاش می‌کنند طرح‌های درآمدی خود را بفروشند و کار وارد مرحله پانزی می‌شود. در حقیقت این ربات‌ها شما را به افزایش زیرمجموعه‌ها ترغیب می‌کنند؛ اما هیچ توکن واقعی‌ای در کار نیست. در نهایت و هنگام برداشت به شما می‌گویند برای برداشت باید یکی از زیرمجموعه‌های شما سفارش خرید ثبت کند یا مقداری ارز برای برداشت واریز کنید!گاهی اوقات هم این ربات‌ها با استفاده از آدرس شما، مقداری توکن جعلی (مثلاً توکنی با نام ABC که عموماً روی شبکه ترون کار می‌کند) برای شما می‌فرستند. با کمی جستجو وارد صفحه این توکن در شبکه‌های اجتماعی یا سایت‌هایی مثل کاوشگرهای بلاک می‌شوید و با کمی گشت‌وگذار بیشتر به یک لینک صرافی یا وب‌سایت معاملاتی بر می‌خورید که سازندگان توکن ادعا می‌کنند در آنجا می‌توانید توکن‌های خود را بفروشید. کار دقیقاً همین جا جدی می‌شود؛ در این صرافی یا وب‌سایت، مهاجم به‌دنبال رسیدن به کلیدهای خصوصی یا کلمات بازیابی شماست. یادتان باشد که کلاهبردارها قدم به قدم این سناریو را برنامه‌ریزی کرده‌اند و می‌خواهند با استفاده از تمایل شما به دریافت توکن‌های رایگان، کلیدهای خصوصی را به چنگ بیاورند.از دیگر اهداف این طرح‌ها می‌توان به افزایش پایگاه کاربری اشاره کرد. در نهایت گردانندگان طرح از این کاربران برای کلاهبرداری استفاده می‌کنند. یعنی با جمع‌آوری اطلاعات ارتباطی تعداد زیادی از کاربران، در آینده کلاهبرداری‌های دیگری را صورت دهند.یک روش رایج دیگر ربات‌های پانزی تلگرامی، ایده «استخراج بدون دستگاه» است. در چنین طرح‌هایی عمدتاً ادعا می‌شود که کاربر با خرید هر ربات، یک دستگاه ماینر در یک تأسیسات استخراج در اختیار می‌گیرد و درآمد حاصل از آن به کیف پولش واریز می‌شود.خرید در این ربات‌ها معمولاً‌ با واحد‌هایی مثل سکه‌های ربات یا الماس صورت می‌گیرد و فرد مجبور است برای دریافت این سکه‌ها یا الماس‌ها، کاربرانی را به طرح دعوت کند یا حتی برای دریافت آنها بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بدهد. در واقع هر بار که کاربری را به استفاده از این ربات‌ها دعوت می‌کنید، یک طعمه دیگر برای کلاهبردارها دست‌وپا کرده‌اید و احتمالاً آنها هم این چرخه را ادامه می‌دهند.نکته‌ای که باید به یاد داشت این است که با پرداخت پول به این ربات‌ها، هیچ ماینری به شما تعلق نمی‌گیرد و گردانندگان آنها تنها به‌دنبال خالی‌کردن جیب شما هستند.فروش توکن‌های بی‌ارزشادعا: فروش یک توکن آینده‌دار که می‌تواند رشد قیمت خوبی داشته باشد.هدف: فروش یک توکن بی‌ارزش که با کمتر از چند دلار ساخته شده است و هیچ هدفی پشت آن نیست.در این روش، گردانندگان یک پروژه بی‌ارزش، با تبلیغ از طریق کانال‌ها و صفحات پرطرفدار به‌دنبال فروش توکن‌های خود هستند. این توکن‌ها هیچ استفاده‌ای ندارند و ایده پشت آنها هم از ارزش چندانی برخوردار نیست. آنها عموماً‌ وعده‌های تو خالی به سرمایه‌گذاران می‌دهند. سرمایه‌گذاران هم با خیال این که توکنی نوپا با فضای رشد بالا می‌خرند، گول کلاهبردارها را می‌خورند.گرداننده پروژه در این روش، قربانی را به یک وب‌سایت یا ربات هدایت می‌کند و در ازای دریافت اتریوم، به فرد توکن‌های بی‌ارزش می‌دهد. این توکن‌ها معمولاً پس از مدتی با سقوطی شدید مواجه می‌شوند و حتی ارزششان صفر می‌شود.در شیوه‌ای دیگر، کلاهبرداران با وعده رشد سرسام‌آور یک ارز بی‌ارزش، به‌دنبال جذب سرمایه‌گذاران و پامپ قیمت هستند. پس از آن که افراد زیادی جذب این پروژه شدند، کلاهبردار ارزهای خود را فروخته و با سود زیاد، دست سرمایه‌گذاران را در پوست گردو می‌گذارد.برای این که به دام چنین پروژه‌هایی نیفتید، حتما پیش از خرید تحقیقات کاملی انجام دهید و مطمئن شوید پروژه‌ای که قصد سرمایه‌گذاری روی آن را دارید، از پشتوانه خوبی از نظر فناوری و برخوردار و هدف آن هم معقول و دست یافتنی باشد.تیم‌های پشتیبانی تقلبیادعا: معرفی خود به‌عنوان مدیر یا عضو تیم پشتیبانی یک صرافی/شرکتهدف: به‌دست‌آوردن گذرواژه کاربر در صرافیدر ادامه: کلاهبردار تلاش می‌کند کلمه‌عبور حساب فرد را از او دریافت کند.این قبیل کلاهبردارها، خود را به‌عنوان تیم پشتیبانی صرافی‌ها و نهادهای معروف معرفی می‌کنند و در صدد آن هستند که نام کاربری و رمز عبور حساب صرافی شما را از چنگ‌تان در بیاورند.مثلاً فرض کنید وارد گروه پشتیبانی صرافی کوکوین می‌شوید و می‌خواهید مشکلی که به آن برخوردید را حل کنید؛ در اینجا کلاهبردار به اسم پشتیبانی صرافی کوکوین به شما پیام می‌دهد و مشکل‌تان را می‌پرسد.رفته‌رفته او سعی می‌کند که اعتماد شما را جلب کند و کاری کند که باور کنید او واقعاً پشتیبان یا ادمین گروه تلگرامی صرافی کوکوین است. وقتی که مطمئن شد به هدفش رسیده، از شما درخواست می‌کند نام کاربری و رمز عبور حساب‌تان در صرافی را برایش بفرستید. او با استفاده از این اطلاعات وارد حساب شما شده و حساب‌تان را خالی می‌کند!تقریباً تمام صرافی‌ها، چه ایرانی و چه خارجی، بارها تأکید کرده‌اند که برای ارائه خدمات پشتیبانی نیازی به نام کاربری یا رمز عبور شما ندارند؛ پس یادتان باشد، هیچ‌وقت اطلاعات حساب خود را به آنها ندهید.جمع‌بندیهیچ‌کس محض رضای خدا نمی‌خواهد شما را پولدار کند. کلید خصوصی یا کلمات بازیابی کیف پول مساوی هستند با تمام دارایی‌های شما در کیف پول؛ آنها را به هیچ‌کس ندهید!برای مطالعه بیشتر درباره کلاهبرداری‌های حوزه رمز ارز توصیه می‌کنیم این مقاله را هم مطالعه کنید:نظر شما چیست؟ کلاهبرداران تلگرامی ممکن است از چه روش‌های دیگری برای خالی‌کردن جیب افراد استفاده کنند؟ در بخش نظرات همین مقاله بنویسید.