صوت/ ترتیل جزء پنجم قرآن توسط “پورزرگری” – پتی نیوز
پربازدیدترین ها
صوت/ ترتیل جزء پنجم قرآن توسط “پورزرگری” – پتی نیوز
پربازدیدترین ها
پتی نیوز – آفتابنیوز :
همزمان با وضع تحریمهای آمریکا علیه افراد و نهادهای روسی، انگلیس ۹ فرد جدید را به لیست تحریمهای خود علیه روسیه اضافه کرد.
به گزارش آناتولی، انگلیس همچنین اعلام کرد که کلیه داراییهای «اسبربانک» بزرگترین بانک روسیه را مسدود و سرمایه گذاری خارجی جدید توسط شرکتهای انگلیسی در روسیه را ممنوع کرده است.
دولت انگلیس علاوه بر مسدود کردن داراییهای اسبربانک و کردیت بانک مسکو و تحریم هشت الیگارش دیگر، اعلام کرد که تا پایان سال ۲۰۲۲ به تمام واردات زغالسنگ و نفت روسیه پایان میدهد.
در همین حال، بوریس جانسون – نخستوزیر انگلیس – اعلام کرد که هرگز اجازه نخواهد داد جنایتهای روسیه در اوکراین بدون پاسخ بماند.
جو بایدن – رئیسجمهور آمریکا – هم اعلام کرد که تحریمهای جدید آمریکا علیه روسیه، مرتبط با جنایتهای این کشور در شهر بوچا است.
از سوی دیگر، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، انتشار تصاویر کشتار غیرنظامیان در بوچا را «طرحی برای تحریم بیشتر روسیه و تحت تاثیر قرار دادن مذاکرات صلح» خواند.
∎
نمودار قیمت بیت کوین نشان میدهد این رمز ارز اکنون به سطح حمایت بسیار مهمی رسیده است. بیت کوین سال ۲۰۲۱ با رسیدن به این ناحیه، حدود ۶۶ درصد جهش کرد و اکنون تحلیلگران بر اهمیت آن تأکید میکنند. به نظر میرسد بزرگترین رمز ارز جهان میتواند روند صعودی خود را از این محدوده آغاز کند.به گزارش کوین تلگراف، بیت کوین پس از عبور کوتاهمدت از ۴۷٬۰۰۰ دلار در ۵ آوریل (۱۶ فروردین)، با شروع معاملات در بازار بورس آمریکا، دوباره سقوط کرد.نمودار قیمت بیت کوین در نمای روزانه.میانگین متحرک ۲۰۰روزه در نقش حمایت کلیدیبهدنبال بازشدن بازارهای مالی در ۵ آوریل (۱۶ فروردین)، بیت کوین با فشار فروش مواجه شد. بنابراین، قیمت بیت کوین کموبیش در همان سطح ۲۴ ساعت گذشته خود باقی مانده و در این میان شاهد نوساناتی صعودی و همچنین نزولی بوده است.در حالی که روند کلی بازار بیت کوین هنوز مشخص نیست، معاملهگران و تحلیلگران منتظر هستند تا ببینند بزرگترین رمز ارز جهان در ادامه به کدام سمت حرکت خواهد کرد. با این حال، یکی از کاربران توییتر با نام سیو ایکونوم (CivEkonom)، همچنان خوشبینانه فکر میکند و با توجه به شکاف قیمتی موجود در بازار قراردادهای آتی بورس کالای شیکاگو (CME)، هدف ۵۴٬۰۰۰ دلاری را برای بیت کوین در نظر گرفته است.او با اشاره به نمودار زیر گفته است:قیمت بیت کوین مانند فنر فشرده شدهای است که میخواهد با هوا پرتاب شود. احتمال شکلگیری یک جهش صعودی وجود دارد، اما هرگز نمیتوان با قطعیت در این باره صحبت کرد.یکی از تحلیلگران مطرح بازار به نام کریپتو روور (Crypto Rover) در حساب توییتر خود به اهمیت میانگین متحرک (MA) ۲۰۰روزهای که قبلاً بیت کوین در تلاش برای عبور از آن بود، اشاره کرده است. او تأکید کرده که از نظر تاریخی، پس از هر بار عبور از این میانگین متحرک، قیمت بیت کوین افزایش قابلتوجهی داشته است.نمودار روزانه قیمت بیت کوین همراه با میانگین متحرک ۲۰۰روزه.او روز گذشته در توییتر گفت:بیت کوین پس از ۱۹۰ روز، در حال آزمایش میانگین متحرک ۲۰۰روزه بهعنوان سطح حمایت خود است. آخرین بار پس از رسیدن به این حمایت، در ۴۳ روز بعدی قیمت بیت کوین صعودی بود و ۶۶ درصد رشد کرد.در همین حال، اخباری مبنی بر اینکه شرکت مایکرواستراتژی بیش از ۴٬۰۰۰ بیت کوین جدید خریداری کرده است، علیرغم تمجید مفسران، نتوانست قدرت کافی برای ادامه روند صعودی به بازار ارائه کند.اکنون ذخایر بیت کوین این شرکت به ۱۲۹٬۲۱۸ واحد رسیده است که همچنان با اختلاف بسیار زیاد، بزرگترین هولدر این رمز ارز در جهان به حساب میآید. با این حال، پروتکل بلاک چین تِرا (Terra) طوری برنامهریزی کرده است که ذخایر بیت کوین او در نهایت باید از مایکرواستراتژی و هر نهنگ بیت کوین دیگری پیشی بگیرد.همچنین بخوانید: بررسی سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری بنیاد لونا در بیت کوین؛ چگونه از خریدهای بعدی مطلع شویم؟تحلیلگری دیگر بهنام رِکت کپیتال (Rekt Capital)، گفته است عملکرد بیت کوین در بازههای زمانی بلندمدتتر چشمگیر بوده است.او در یکرشته توییت در ۵ آوریل (۱۶ فروردین)، کندل سه ماه اول سال ۲۰۲۲ را یک دستاورد موفقیتآمیز معرفی کرد و این در حالی بود که قیمت بیت کوین از آن زمان تاکنون تغییر زیادی نکرده است.نمودار قیمت بیت کوین در نمای ۳ماهه.او با اشاره به نمودار بالا گفت:۳ کندل مربوط به سهماهه پیشین بیت کوین، هر بار زیر سطح مقاومت میانی بسته شده بودند؛ اما کندل سهماهه گذشته موفق شد در مقایسه با خط روند صعودی نارنجیرنگ روی نمودار، کف صعودی بالاتری تشکیل دهد. در سطح حمایتی که با خط آبی نشان داده شده نیز، قدرت خرید بسیار بالا بوده است.رکت کپیتال در پست دیگری افزود:اما جالبتر از آن این است که بیت کوین در حال آزمایش مجدد مقاومت میانی نمودار سهماهه، بهعنوان حمایتی در بازه زمانی هفتگی است.نمودار قیمت بیت کوین در نمای هفتگی.او همچنین با بررسی کوچکترشدن شاخص نوسانهای بولینگر باندز (Bollinger Bands)، به افزایش نوسانهای آینده در نمودار هفتگی نیز اشاره کرد.اندیکاتور بولینگر باندز در نمودار هفتگی بیت کوین.
با پیدایش بیت کوین، دیدگاه بسیاری از افراد به ارزش بلاک چین تغییر کرد. این فناوری به یکی از هیجانانگیزترین پیشرفتهای فنی قرن بیست و یکم تبدیل شده است. هر چه بلاک چین شناختهتر شد، افراد بیشتری برای زیرساخت پروژههای خود از آن استفاده کردند.
بلاک چین مانند ظهور اینترنت در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی است. در آن زمان اینترنت پیشگام ارتباطات آنلاین بود و بلاک چین امروزه راه جدیدی برای افزایش دارایی براساس شبکههای داده و داراییهای دیجیتالی ایجاد میکند.
درواقع این شبکهها شامل محیط فناوری غیرمتمرکز خود هستند که بهمنظور ارائه خدمات دفتر کل و قرارداد هوشمند به اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (dApps) شناخته میشوند. آنها برای تسهیل برنامههای خود از اتریوم استفاده میکنند. هدف اتریوم ایجاد رایانه جهانی برای اجرا، رشد و گسترش اپلیکیشنهای غیرمتمرکز است.
شبکه اتریوم درصورتی میتواند به این هدف دست یابد که حجم زیادی از دادهها را در سیستم خود ذخیره و نگهداری کند. البته این کار در حال حاضر امکانپذیر نیست، اما باز هم غیرممکن، یعنی غیرممکن.
فهرست این مقاله
شاردینگ چیست؟ (Sharding)
از سوی دیگر، یکی از چالشهایی که از ابتدای ظهور بلاک چین سرنوشت توسعههای آینده را تهدید میکرد، نبود مقیاسپذیری بود. توسعهدهندگانی که تلاش میکردند مشکل مقیاسپذیری را حل کنند، معمولاً به راهکارهایی دست پیدا میکردند که در تضاد با تمرکززدایی و تأمین امنیت شبکه بود.
در این راستا، تلاشهای زیادی صورت گرفت و راهحلهای متنوعی ارائه شد تا درنهایت روشهایی به نام شاردینگ و لایتنینگ توانستند توجه بخش زیادی از فعالان حوزه ارزها را بهسوی خود جلب کنند.
درحقیقت Sharding میتواند کلید اصلی مقیاسپذیری بلاک چین باشد؛ درحالیکه بحث حفظ کردن مشخصههای حریم خصوصی و امنیت که فناوری دفتر کل توزیعشده را میسازد، داغ است.
با وجود خوبیهایی که شاردینگ دارد، هنوز مشکلها و چالشهایی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد؛ از اینرو در این مطلب قصد داریم تا به مقوله Sharding بپردازیم و تمامی زوایا و جوانب آن را بررسی کنیم.
شاردینگ پایگاه داده (Database Sharding)
Sharding نوعی تقسیمبندی یا خردکردن شبکه است که با عنوان طبقهبندی افقی (Horizontal Partitioning) نیز شناخته میشود. این فرایند شامل خردکردن یک پایگاه داده بسیار عظیم به پایگاههای داده کوچکتر و بخشهایی با قابلیت مدیریت بیشتر است که ایده بهبود عملکرد و کاهش مدتزمان پاسخدهی به درخواستها را در خود دارد.
Sharding یک مفهوم جدید نیست و حداقل از دهه ۹۰ میلادی تاکنون در مدیریت پایگاه دادههای متمرکز و سنتی حضور داشته است. این اصطلاح توسط یکی از اولین بازیهای نقشآفرینی آنلاین بزرگ چندنفره به نام Ultimate Online محبوب شد که در آن توسعهدهندگان بازیکنان را در سرورهای گوناگون تقسیمبندی کردند تا مشکل ترافیک حل شود.
در کسب و کارها، یکی از مثالهای رایج از شاردینگ یک پایگاه داده بزرگ، شکستن پایگاه داده مشتریان به مناطق جغرافیایی است. در این حالت، مشتریان حاضر در مناطق جغرافیایی یکسان گروهبندی و در سرورهای منحصربهفرد جای داده میشوند. بهطورکلی، پیش از تصمیمگیری بهمنظور پارتیشنبندی پایگاه داده خود، بهتر است دیگر گزینهها را بررسی کنیم؛ بهطوریکه برخی بهبودهایی که میتوانیم انجام دهیم عبارتاند از:
مجزا سازی سرور اپلیکیشن از سرور پایگاه داده
اگر یک اپلیکیشن بهاصطلاح Monolithic داشته باشیم که تمامی اجزای آن روی تنها یک سرور است، شاید بتوان با انتقال پایگاه داده به یک سرور مجزا عملکرد آن را بهبود بخشید؛ بهطوریکه با دنبالکردن این استراتژی میتوان به Vertical Scaling دست زد.
استفاده از ساز و کارهای کیچ (Cache) مطلوب
چنانچه فراخوانی دادهها در اپلیکیشن ما بیش از ثبت دادههای جدید باشد، در چنین مواقعی میتوان با کشکَشکردن کوئریها بار روی سرور را کم و درنتیجه عملکرد را زیاد کرد.
استفاده از رپلیکیشن (Replication)
در معماری پایگاه داده، اساساً رپلیکیشن به فرایندی گفته میشود که بهموجب آن، داده از یک پایگاه داده به یک یا چند پایگاه داده دیگر کپی میشود؛ بهطوریکه همه آنها از دادههای یکسانی برخوردار هستند و این کار سبب میشود تا فرایند فراخوانی دادهها میان چندین سرور پخش شده و از ایرادات احتمالی جلوگیری شود.
شاردینگ در بلاک چین
Sharding یک مهارت طبقهبندی پایگاه داده است و در بلاک چینها و با هدف مقیاسپذیری استفاده میشود تا بلاک چینها بهکمک آن بتوانند تراکنشهای بیشتری را در هر ثانیه پردازش کنند. درحقیقت Sharding تمامی شبکه بلاک چین را به طبقاتی کوچکتر تقسیم میکند که به هرکدام از آنها یک «شارد» گفته میشود.
از طرفی هر شارد از دادههای مخصوص خود تشکیل شده است که آن را در قیاس با دیگر شاردها متمایز و مستقل میکند. همچنین هدف اصلی Sharding در بلاک چین، کاهش تأخیر در پردازش اطلاعات و بهبود سرعت آن نیز خواهد بود.
از سوی دیگر، نگرانیهای امنیتی پیرامون بهکارگیری شاردینگ در بلاک چین نیز وجود دارد؛ برای مثال هک یا تصاحب شاردی، به نوعی تهاجم گفته میشود که در آن یک شارد به شاردی دیگر حمله میکند و به از دست رفتن اطلاعات آن منجر میشود. بهمنظور درک ساز و کار Sharding، ابتدا باید مفاهیمی مانند فناوری دفتر کل توزیعشده (Decentralized Ledge) و مقیاسپذیری را درک کنیم.
دفتر کل توزیعشده
بهکارگیری فناوری دفتر کل توزیعشده (DLT) در بلاک چین آن را جذاب میکند؛ چراکه اجازه میدهد تراکنشها بهطور توافقی در چندین نقطه گوناگون در سراسر جهان به اشتراک گذاشته شوند. با ثبت تراکنشها، دادهها کپی میشود و در عرض چند ثانیه در شبکه ارسال شده و به اشتراک عموم گذاشته میشوند و بهاصطلاح شواهد عمومی شکل میگیرد.
در این فناوری، اگر بخشی از شبکه قربانی کلاهبرداری یا حمله خرابکارها شود، شرکتکنندگان شبکه میتوانند آنچه را که کلاهبرداران تغییر داده و دستکاری کردهاند، شناسایی کنند؛ زیرا همگی یک کپی از تراکنشهای منتشرشده در دفتر کل را در سیستم خود نگهداری میکنند.
درنتیجه، سیستم دفتر کل توزیعشده اجراشده در بلاک چین میتواند به کاهش تقلب و محدودکردن آسیبهای ناشی از حملات سایبری و هکشدن در آن کمک کند.
مقیاسپذیری بلاک چینها
یکی از چالشهای اصلی فناوری بلاک چین این است که با اضافهشدن کاربران شبکه و پردازش تراکنشهای بیشتر، شبکه بهاصطلاح دچار ایراد شده و روند پردازش اطلاعات در آن کند میشود که به آن تأخیر یا لتنسی (Latency) شبکه میگویند.
تأخیر مانعی برای بلاک چین محسوب میشود و کاربرد آن را محدود میکند؛ درحالیکه بلاک چینها با مانعی به نام تأخیر در روند گسترش خود مواجه میشوند و سیستمهای پرداخت متمرکز الکترونیکی فعلی با سرعت و کارآمدی بیشتری عمل میکنند.
به عبارت دیگر، همچنان که صنایع و کاربران بیشتری از این فناوری استفاده میکنند، مقیاسپذیری چالشی برای بلاک چین در مدیریت حجم فزاینده دادهها و جریان تراکنشهاست. همچنین یکی از راهحلهایی که برای فراهمکردن مقیاسپذیری بیتأخیر در نظر گرفته میشود، فرایند شاردینگ است.
Sharding بهگونهای طراحی شده است که حجم کاری شبکه را به پارتیشنها تقسیم میکند تا در حد ممکن در کاهش تأخیر مؤثر باشد و امکان پردازش تراکنشهای بیشتر در زمان کوتاهتر توسط بلاک چین را فراهم کند.
شاردینگ اتریوم
اساساً از طریق بستر اتریوم، کاربران میتوانستند کنترل بیشتری بر داراییها و اطلاعات دیجیتالی خود داشته باشند. ایده بنیادین درباره اتریوم، ایجاد «رایانه جهانی» است تا اپلیکیشنهای غیرمتمرکز بتوانند از طریق آن اجرایی شوند و کاربردهای خود را گسترش دهند.
درنهایت اینکه، این اپلیکیشنهای غیرمتمرکز باید بتوانند تجارتها و پلتفرمهای بزرگ جهانی (مانند توییتر یا آمازون) را به چالش بکشند؛ بنابراین اتریوم بهعنوان یک رایانه جهانی غیرمتمرکز عمل میکند. این رایانه در اختیار عموم قرار دارد و نمیتواند دستکاری شود.
اگر تمام این اهداف اتریوم بخواهند محقق شوند، اتریوم باید بتواند مقدار عظیمی از اطلاعات را درون سیستم خود ذخیره و حفظ کند، اما اکنون این قابلیت را ندارد. با این حال میتواند مشکل مقیاسپذیری خود را از طریق روشی به نام Sharding حل کند. بیشک این روش در بهروزرسانی جدید اتریوم (نسخه ۲) به فاز اجرایی کامل خواهد رسید.
به بیانی دیگر، بلاک چین اتریوم از هزاران رایانه (معروف به گره یا نود) تشکیل شده است که در حال حاضر به گفته وبسایت etherndes.org، تعداد آنها برابر با ۵ هزار و ۸۲۲ واحد است. هرکدام از این نودها مقدار مشخصی قدرت هش را در اختیار این شبکه قرار دادهاند.
درواقع همین قدرت هش به ماشین مجازی اتریوم (EVM) اجازه عملکردهایی مانند اجرای قراردادهای هوشمند و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را میدهد، اما قبل از تصمیم اتریوم برای مهاجرت به اتریوم ۲٫۰ و افزایش مقیاسپذیری، این شبکه براساس اجراهای متوالی کار میکرد و هرکدام از این نودها مجبور به محاسبه تکتک عملیات و پردازش تمامی تراکنشها بودند.
از اینرو گذر هر تراکنش از چنین فرایند اعتبارسنجی بسیار طولانی بود. در سال ۲۰۱۹ و در شلوغیهای عظیم اتریوم، این شبکه میتوانست حدود ده تراکنش بر ثانیه (TPS) را پردازش کند. جالب اینکه در مقام قیاس، برای مثال شرکت ویزا بهطور متوسط دارای ۲۴ تراکنش بر ثانیه است.
از سوی دیگر، اضافهکردن رایانه بیشتر هم لزوماً کارایی را افزایش نمیدهد؛ چراکه تمام این دفتر کل در همه رایانهها نگهداری میشود و زنجیره اعتبارسنجیها طولانیتر خواهد شد، اما با قدمنهادن در مسیر اتریوم ۲٫۰ و استفاده از شاردینگ این بلاک چین قادر به پردازش صد هزار تراکنش در ثانیه خواهد بود.
درحقیقت، ایده استفاده از Sharding، حرکت از یک مدل اجرایی خطی که تمامی نودها مجبور به محاسبه کل عملیات هستند، به یک مدل اجرای موازی است که در آن نودها برای پردازش محاسبات خاص تخصیص داده میشوند. این امر پردازش موازی تراکنشها بهصورت همزمان را امکانپذیر میکند.
از اینرو، این بلاک چین به شاردها، یعنی سابدامینها یا باکتهای مجزا تقسیم خواهد شد. نودها نیز برای پردازش و اعتبارسنجی تراکنشها، تنها بخشی از دفتر کل را که به آنها محول شده اجرا میکنند و درواقع جزئی حیاتی در زیرساخت بلاک چین هستند.
درحقیقت انتقال اطلاعات بدون حضور نودها میسر نخواهد بود. همه نودها به یکدیگر متصل هستند و بارها اطلاعات بلاک چین را بین یکدیگر مبادله میکنند. به این ترتیب، همگی در جریان آخرین وضعیت قرار میگیرند. اساساً نودها سازنده لایه بنیادین بلاک چینها هستند و به شبکه بلاک چین کمک میکنند تا دادهها را در سراسر زیرساخت خود ذخیره و نگهداری کند یا بسط دهد.
نقش نودها در بلاک چینهای مختلف
در شبکههای بلاک چین غیرمتمرکز، هر نود باید بتواند اطلاعات حساس مانند تاریخچه تراکنشها و ترازنامه حسابها را در خود ذخیره کند. با پخشکردن اطلاعات و تراکنشها میان نودهای گوناگون، بلاک چین میتواند امنیت خود را تضمین کند. با این حال، این مدل چندان از لحاظ مقیاسپذیری واقعگرایانه نیست.
با اینکه سیستم اهرمی غیرمتمرکز به تحقق ویژگیهای تمرکززدایی و امنیتی برای بلاک چین منجر میشود، شبکهای که باید این حجم گسترده از تراکنشها و اطلاعات را پردازش کند، ممکن است دچار اختلال، تأخیر در پردازش، یا ترافیک شود؛
برای مثال، اتریوم میتواند ۱۰ تا ۲۰ تراکنش را در هر ثانیه پیش ببرد، اما واقعیت این است که عدد برای بلاک چینی به این اندازه چندان چشمگیر نیست. دلیل سرعت کم شبکه اتریوم را باید در الگوریتم اجماع گواه اثبات کار (Proof of Work) آن یافت که در زیرساخت آن وجود دارد. درنتیجه و به این دلیل، بلاک چین اتریوم نیاز مبرمی به مقیاسپذیری دارد.
شبکه بلاک چین از طریق شاردینگ میتواند حجم کار خود را بهصورت افقی گسترش دهد. در این صورت نیازی نیست هر گروه وظیفه کنترل و پردازش همه تراکنشها را بر عهده بگیرد. بدینترتیب طراحی طبقهبندیشده و کارآمدی شکل میگیرد.
طبقهبندی افقی
Sharding از طریق طبقهبندی افقی پایگاه داده به ردیفهای گوناگون انجام میشود. به این ردیفها «شارد» گفته میشود. این ساختار افقی به ایجاد اکوسیستمی پویاتر منجر میشود؛ زیرا به شاردها اجازه میدهد تا عملکردهای تخصصی را براساس خصوصیاتشان انجام دهند؛
برای نمونه، یک شارد ممکن است وظیفه ذخیره تاریخچه تراکنشها و وضعیت یک آدرس خاص را بر عهده داشته باشد یا ممکن است بتواند با دیگر شاردها مشارکت کرده و یک دارایی دیجیتال را پردازش کند.
برای فهم بهتر نحوه کار طبقهبندی افقی، نگاهی به مدل زیر بیندازید:
این مدل نشاندهنده یک پایگاه داده عظیم از ۶ ردیف است. سپس جدول اصلی اطلاعات به ۳ تکه کوچکتر تقسیم میشود. آن بخشهای کوچکتر همان شاردهای افقی هستند که مدیریت جدول اطلاعات را سادهتر میکنند.
طبقهبندی افقی تنها جدول اصلی دادهها را به جداولی کوچکتر و کارآمدتر تبدیل میکند.
در جداول کوچک نیز ویژگیهای اصالت اطلاعات کاملاً حفظ خواهند شد. همین مفهوم برای زیرساختهای بلاک چینی نیز اتفاق میافتد. بهموجب آن، وضعیت زنجیره میتواند به بخشهای کوچکتر و منظمتری تبدیل شود که به آنها «شارد» گفته میشود.
استفاده از راهکارهای لایه ۲
اساساً راهکار لایه ۲، برای مقیاسپذیری خارج از زنجیرهای بر رأس بلاک چین است. ایده اصلی در این فرایند، کنارگذاشتن لایه اصلی و تشکیل لایهای دیگر روی آن است. این لایه اضافی با محاسبات پیچیده سر و کار خواهد داشت و مشکلات ساختار لایه اصلی را کاهش میدهد.
شبکههای پلاسما (Plasma) و ریدن (Raiden) برترین مثالها برای مقیاسپذیری لایه دوم هستند. همچنین شاید سرشناسترین پروژههایی نیز که از اهرم کمکی لایه ۲ استفاده کردهاند، شبکههای پالیگان (Polygon) و ماتیک (Matic) باشند.
مقیاسپذیری عمودی
در این مرحله، نوبت به راهحل مقیاسپذیری عمودی میرسد. مقیاسپذیری عمودی شامل گسترش شبکه از طریق تزریق قدرت و حافظه بیشتر به واحد پردازش مرکزی سیستم است. این کار از طریق بهبود کارایی انجام هر تراکنش انجام میگیرد. برای انجام این کار، مقیاسپذیری عمودی اساساً قدرت پردازش بیشتری را در یک ماشین مجازی جای میدهد تا ظرفیت پردازش خود را بالا ببرد.
مقیاسپذیری عمودی اندکی کارآمدی پایینی دارد، اما اجرای آن بسیار سادهتر از مقیاسهای افقی است. درحقیقت اگر حافظه اصلی ماشین مجازی نتواند حجم تراکنشهای ورودی را پردازش کند، احتمالاً مقیاسپذیری عمودی میتواند پاسخ مناسبی باشد. در این سناریو، مقیاسپذیری عمودی میتواند حافظه بیشتری را برای زیرساخت ماشین مجازی به ارمغان آورد.
درنتیجه، حجم مضاعف پردازش کاهش مییابد و توان عملیاتی تراکنشها بالا میرود. با این حال اگر حجم تراکنش ورودی از ظرفیت سختافزار ماشین مجازی بهحدی بالاتر برود که دیگر ازلحاظ فیزیکی قادر به پردازش آن نباشد، راهحل «مقیاسپذیری افقی» موردنیاز است.
مقیاسپذیری افقی
همانطور که در بالا بیان شد، مقیاسپذیری افقی یا شاردینگ به توان عملیاتی در زیرساختهای بلاک چین کمک میکند. در این روش، از خوشهها (Clusters) یا ماشینهایی مجازی استفاده میشود که به لایه اصلی در بلاک چین اضافه میشوند. با اینکه Sharding یک سیستم کاملاً مؤثر برای مقیاسپذیری است، بیشک با پیچیدگیهایی در اجرا همراه است.
علاوه بر این موارد، وقتی صحبت از اجرای روشهای مقیاسپذیری در زیرساختهای بلاک چین باشد، باید به سؤالاتی فنی و بنیادین پاسخ داده شود.
تفاوت شاردینگ اتریوم و لایتنینگ بیت کوین
بسیاری از افراد فناوری شارینگ و لایتنینگ را یکی میدانند؛ درحالیکه این دو مورد کاملاً متفاوت هستند و از روشهای گوناگونی استفاده میکنند. Sharding و لایتنینگ هر دو فناوریهایی براساس بلاک چین هستند که برای بهبود مقیاسپذیری شبکه بلاک چین و نیز افزایش سرعت پردازشها ارائه میشوند.
لایتنینگ که در شبکه بلاک چین بیت کوین استفاده میشود، نوعی فناوری است که در آن افرادی که میخواهند بین خودشان بیت کوین مبادله کنند، این امکان را داشته باشند تا بین خود کانالی ایجاد کنند و مبادلات را بین خودشان و با سرعت بیشتر و کارمزد کمتر انجام دهند.
در شبکه بیت کوین هر چه کارمزد انتقال بیشتر باشد، انجام تراکنش در شبکه در اولویت قرار میگیرد و سرعت بیشتر خواهد شد. با استفاده از لایتنینگ علاوه بر افزایش سرعت معاملات میتوان حتی یکدهم ساتوشی را نیز انتقال داد.
شاردینگ فناوری متفاوتی است که در آن پایگاه داده به تکههای کوچکتر تقسیم میشود تا بتواند نودهای بیشتری را در خود جای بدهد و پردازش کند. در این روش نیز بهدلیل اینکه نودها در شاردهای بیشتری قرار میگیرند، شبکه بلاک چین میتواند تعداد تراکنشهای بیشتری را مدیریت کند و سرعت انجام تراکنش در شبکه بالا برود.
در هردوی این ۲ فناوری یکی از موارد بسیار مهمی که مورد توجه قرار گرفته و بهنوعی سبب میشود تا شرکتهای کمتری با وجود مزایای زیاد از این فناوریها استفاده نکنند، مباحث امنیتی هر ۲ مورد است.
فناوری شاردینگ چه مشکلاتی را حل میکند؟
بهطورکلی یکی از بزرگترین مشکلات فعلی شبکههای بلاک چینی مسئله مقیاسپذیری است. با افزایش محبوبیت یک شبکه بلاک چینی، کاربران بیشتری به انجام تراکنش، استفاده از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و دیگر پردازشها در آن میپردازند.
افزایش فعالیتهای تراکنشی، به ایجاد تقاضای بیشتر روی نودها برای اعتبارسنجی تراکنشها منجر میشود و درنتیجه، تهدید مسدودکردن این بلاک چینها را (همانطور که در شبکه اتریوم در هنگام محبوبیت بازی کریپتوکیتیز (Cryptokitties) شاهد بودیم و این بازی یازده درصد تراکنشهای آن را تشکیل میداد) به دنبال دارد.
در این حالت، سرعت تراکنشها بسیار کاهش مییابد که شرایط ایدهآلی برای پذیرش بلندمدت و پایدار یک بلاک چین نخواهد بود. با شکست یک بلاک چین به بخشهای کوچکتر و تخصیص نودها به هر بخش، هر گره دیگر مجبور به نگهداری کل دفتر کل برای انجام تمام فعالیتها نیست؛
بنابراین اعتبارسنجی تراکنش میتواند بهجای حالت خطی، بهصورت موازی انجام شود و سرعت کل شبکه را افزایش دهد؛ پس Sharding راهحلی برای پرداختن به مسئله مقیاسپذیری پیرامون شبکههای بلاکچینی است که ثبات بیشتر در بلندمدت را به همراه دارد.
مزایای استفاده از شاردینگ
استفاده از این روش در بلاک چین، موجب برطرفشدن مشکلات ناشی از مقیاسپذیری میشود. درواقع امروزه مقیاسپذیری یکی از مشکلات بلاک چینها محسوب میشود. هرچقدر کاربران یک شبکه بلاک چین افزایش یابد، تعداد تراکنشها و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و دیگر عملیات در شبکه بلاک چین افزایش مییابد.
از سوی دیگر، افزایش تراکنشها به افزایش سطح تقاضای نودها برای تأیید تراکنش منجر میشود. با افزایش سطح تقاضای تراکنشها، تأیید تراکنشها بهکندی انجام میشود و در این حالت بلاک چین با مشکل روبهرو میشود،
اما استفاده از Sharding در شبکه بلاک چین موجب برطرفکردن چنین مشکلی خواهد شد. این روش با تقسیمکردن بلاک چین به دادههای کوچکتر و تبدیل تأیید تراکنشها از نوع خطی بهصورت موازی موجب افزایش سرعت تراکنشها میشود.
غیر این موارد، باید بدانیم تجزیهکردن بلاک چین به شاردها یا قطعات گوناگون امکان بروز بعضی مشکلات امنیتی را افزایش میدهد، اما فناوری شاردینگ بهگونهای عمل میکند که هر شارد مانند شبکه بلاک چین جداگانه و استقلالیافته عمل میکند. وجود این امر موجب پیچیدگی بیشازحد آن، برای کاربر خواهد بود.
ضمن اینکه احتمال هکشدن هر شارد با توجه به قسمتکردنهای انجامگرفته، بالا خواهد رفت؛ زیرا با این کار توان هش برای کنترل و سلطه شارد عملاً کاهش یافته و کم خواهد شد.
معایب استفاده از شاردینگ
در حال حاضر بزرگترین ایراد فرایند Sharding، نحوه برقراری ارتباط و امنیت آن است. از طرفی با وجود حل مشکل مقیاسپذیری بلاک چین، شاردینگ چالشهای قابلتوجهی نیز دارد که توسعهدهندگان تلاش میکنند راهکارهایی برای این موضوعات پیدا کنند.
محدودیتها
ارزهای گوناگونی از Sharding برای حل مشکلات پردازشی خود بهره میگیرند، اما تمام آنها در رسیدن به اهداف خود موفق نبودهاند؛ برای مثال، زیلیکا با وجود اعمال راهکار شاردینگ، فرایند ذخیرهسازی را طوری طراحی کرده است که دادههای کل بلاک چین در نودها ذخیره خواهد شد.
از طرفی ارزهای دیجیتالی مثل Near بهتازگی استفاده از Sharding را شروع کردهاند و نمیتوان پیرامون نتیجه این راهکار نظر قطعی اعلام کرد. بهعلاوه اگر تعداد نودها در مقطعی زیاد شده و به هر علتی شبکه مجبور به کاهش دوباره تعداد آنها شود، ترافیک بسیار زیادی در بلاک چین ایجاد خواهد شد و سرعت پردازش کاهش چشمگیری خواهد داشت.
هماهنگی شاردها
این هماهنگی دومین چالش ارتباطاتی است که باید میان شاردها برقرار شود و با نام ارتباط بین شاردی شناخته میشود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که بین ۲ کاربر در ۲ شارد گوناگون تراکنشی صورت بگیرد و نیاز به هماهنگی دادهها بین ۲ شارد حس شود.
برای حل این مشکل نیز باید معماری شبکه بهشکلی صحیح و بدون نقص طراحیشده باشد تا برای چنین موقعیتهایی آمادگی لازم را داشته باشد.
حمله به شاردها
چالش بعدی تصرف شارد است. این اتفاق شباهت زیادی به حمله ۵۱ درصدی در فرایند استخراج دارد. در این حالت یک فرد یا سازمان کنترل یک شارد را در اختیار میگیرد و اعمال خرابکارانه خود را در شبکه انجام میدهد. در حالت زنجیره انفرادی نودها همه در یک دسته قرار دارند و فرد سوءاستفادهگر باید از هر صد گره ۵۱ عدد را تحت سلطه خود درآورد،
اما وقتی زنجیره به شاردهای گوناگون تقسیم میشود، کافی است هکر یا حملهکننده به ۵۱ درصد از نودهای یک شارد مسلط شود؛ برای مثال اگر ۱۰۰ گره به ۵ شارد ۲۰ عددی تقسیم شدهاند، نیروی خرابکار اگر به ۱۱ گره از یک شارد مسلط شود، میتواند کنترل آن دسته را در اختیار بگیرد و تراکنشهای خودش را از طریق آن شارد انجام دهد.
آیا جایگزینی برای شاردینگ در دسترس است؟
دو طرح پیشنهادی دیگر برای بهبود عملکرد و سرعت تراکنشها در بلاک چین ارائه شدند. اولین طرح، افزایش سایز و اندازه بلاک بود. ایده این بود که در بلاک بزرگتر، امکان جایدادن تراکنشهای بیشتر وجود دارد؛ از اینرو تعداد تراکنش در ثانیه بیشتر خواهد شد. با اینکه این طرز فکر درست است، بلاک بزرگتر به قدرت محاسباتی بیشتری هم برای اعتبارسنجی خود نیاز دارد.
درصورت افزایش نامحدود اندازه بلوک، تنها تجهیزات رایانهای پرقدرت و بسیار پیشرفته و تخصصی قادر به مدیریت قدرت پردازش موردنیاز برای تبدیلشدن به یک گره خواهند بود؛ بنابراین افزایش هزینه در این نوع تجهیزات به این معناست که استخرهای نودها الزاماً کوچکتر و متمرکزتر شده و خطر حمله ۵۱ درصد را افزایش خواهند داد.
درحقیقت افزایش سایز بلاک همچنین نیازمند هارد فورک است که ریسک جداسازی جامعه را به همراه دارد. درصورت آپگریدنشدن تمام نودهای شبکه در بلاک چین جدید، ۲ زنجیره مجزا وجود خواهد داشت که از ۲ کوین جدا هم استفاده خواهند کرد؛ به همین دلیل افزایش اندازه بلوک تنها یک راهحل کوتاهمدت است. به این نکته در Sharding اتریوم توجه ویژه شده است.
دومین طرح پیشنهادی جایگزین شاردینگ در بلاک چین استفاده از آلت کوینها بود تا عملکردها و برنامههای گوناگون قادر به اجرای زنجیره به همراه ارز خود باشند. این طرح نیز بهدلیل اعمالنشدن بار بیشازحد روی یک بلاک چین واحد سبب افزایش عملکرد میشود، ولی از طرفی نیز بهدلیل تقسیم شدن قدرت هشینگ بین چند بلاک چین، خطرات امنیتی را بیشتر میکند.
در این صورت، بهدلیل کمترشدن هشینگ پاور موردنیاز برای اجرای موفق حمله ۵۱ درصدی، هککردن شبکه راحتتر خواهد بود.
کدام بلاک چینها از شاردینگ استفاده میکنند؟
جدا از اتریوم ۲٫۰، برخی بلاک چینها هماکنون از مکانیسم Sharding استفاده میکنند و در برخی دیگر این تکنیک همچنان درحالتوسعه است. زیلیکا (Zilliqa) اولین بلاک چین عمومی بود که شاردینگ را اجرا کرد و توانست با این روش در شبکه آزمایشی خود به ۲ هزار و ۸۲۸ تراکنش بر ثانیه برسد.
اکوسیستم بلاک چینی نیر (Near) امکان ساخت و استقرار راحت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را برای توسعهدهندگان فراهم کرده است. این شبکه همچنین خود را «یک بلاک چین شاردشده توسعهدهنده پسند اثبات سهام» نامیده و اظهار داشته است که فناوری Sharding به نودها اجازه میدهد برای اجرا روی سرورهای ساده میزبان ابری (Cloud) و حتی گوشیهای موبایل در آینده، تا جای ممکن کوچک باقی بمانند.
از دیگر بلاک چینهایی که بهدنبال استفاده از شاردینگ بهعنوان راهحلی برای بهبود مقیاسپذیری هستند، میتوان کاردانو (Cardano)، کوارک چین (QuarkChain) و پی چین (PChain) را نام برد.
۱- شاردینگ زیلیکا (Zilliqa)
Sharding بلاک چین در زیلیکا در ۲ مرحله انجام میگیرد. ابتدا گرههای کمیته راهنمای خدمات (Directory Service Committee Nodes) انتخاب میشوند که فرایند شاردینگ را آغاز کرده و هر گره را به یک شارد مرتبط میکنند. از طرفی، وقتی تراکنشها در شارد تأیید شدند، میتوانند از سوی کل شبکه نیز تأیید شده و به مرحلهای جهانی تبدیل شوند که هر تراکنش در شارد را به یک منبع سنجش اعتبار مستقل در بلاک چین زیلیکا ضمیمه میکنند.
اساساً، یک تراکنش شاردشده در شبکه زیلیکا شامل یک کاربر میشود که یک تراکنش را آغاز میکند. سپس آن تراکنش به شاردی منتقل میشود که تراکنش را میسنجد و آن را با دیگر تراکنشها مقایسه میکند تا یک «میکرو بلاک» از تراکنشها ایجاد کند. در ادامه، بهوسیله شارد موجود در سنجش اعتبار میکرو بلاک، اجماع حاصل میشود.
درواقع این اجماع به کمیته راهنمای خدمات سپرده میشود که میکرو بلاکها را با «بلاک نهایی» ادغام میکند. کمیته راهنمای خدمات در اینجا، پیش از ضمیمهکردن این بلاک به بلاک چین، به اجماع نهایی دست مییابد.
۲- شاردینگ نیر (NEAR)
پروژهای که از شکلی متفاوت از Sharding استفاده میکند، Near است که در ۲۰۲۰ راهاندازی شد؛ یک پلتفرم بلاک چین شاردشده با مدیریت اجتماعی که از اثبات سهام استفاده میکند. در این پروتکل، مقیاسپذیری و تعامل از اهمیت بالایی برخوردارند. Near از فناوری Nightshade خود بهره میگیرد تا توان عملیاتی بالایی را میسر کند.
براساس این فناوری، اعتبارسنجها تراکنشها را بهصورت موازی پردازش میکنند تا ظرفیت تراکنشها را در بلاک چین افزایش دهند. با اینکه مدل شاردینگ بر پایه زنجیرههای شاردی و زنجیره بیکن (Beacon Chain) بسیار قدرتمند عمل میکند، برخی مشکلات ساختاری را نیز به همراه دارد.
این مشکلات به این دلیل پیش میآیند که زنجیرههای شاردی و زنجیره بیکن ماهیتی جداگانه در یک بلاک چین دارند. پروتکل Near این مشکل را از طریق ارائه یک طرح Sharding حل میکند. این طراحی با مدلسازی زیرساخت آن بهعنوان یک بلاک چین منفرد میسر میشود.
اساساً در این مدل، هر بلاک دارای تمام تراکنشها برای همه شاردهاست و کل وضعیت شاردها را تغییر میدهد. Near از طریق Nightshade میتواند الگوی مستقل خود را در بلاک چین از طریق شاردینگ تراکنشهای هر بلاک در دستههای فیزیکی تحقق بخشد. در حالت ایدهآل، هر شارد یک دسته (بخش) خواهد داشت و همه آنها در یک بلاک جمع خواهند شد.
۳- شاردینگ پولکادات (Polkadot)
پولکادات از یک مدل Sharding کاملاً متفاوت با مکانیسم شاردینگ اتریوم استفاده میکند. این پروژه از ویژگیهای میان زنجیرهای خود بهره میبرد و شاردینگ را بهکمک زنجیرههای موازی یا پاراچینها (Parachains) عملی میکند.
درحقیقت طراحی بومی پولکادات از یک شبکه چند زنجیرهای تشکیل میشود که امنیت، اطمینان و مقیاسپذیری لایه صفر را برای تمامی بلاک چینهای لایه ۱ که بر روی آن اجرا شوند، به ارمغان میآورد.
این لایههای اول همان شبکه پاراچین هستند. پاراچینها بلاک چینهایی گوناگون هستند که بهصورت موازی درون اکوسیستم پولکادات فعالیت میکنند. همچنین به کمک زنجیره اصلی (Relay Chain) موجود در پولکادات به یکدیگر وصل شده و ایمن میشوند.
آنها از امنیت، تعامل و مقیاسپذیری استفاده میکنند. شبکه پاراچین میتواند بهجرئت بهعنوان یک الگوی Sharding پیشرفته تلقی شود که ویژگیهای زنجیره اصلی پولکادات را اجرا میکند. این شبکه بهصورتی موازی و شبیه به شارد عمل میکند.
برای مثال پروژههای پاراچینی مانند کلاور (Clover) میتوانند از تراکنشهایی بدون کارمزد گس استفاده کرده و لایههایی جدیدی را با مقیاسپذیری و تعامل بالا به زیرساختهای لایه یک اضافه کنند؛ زیرا پولکادات، بهعنوان یک شبکه چندزنجیرهای که با پاراچینها ایجاد شده، قادر به پردازش چندین تراکنش موازی در چندین زنجیره بهصورت آنی است. درنهایت از این طریق، مفهوم شاردینگ میان زنجیرهای محقق میشود.
نقش شاردینگ در آینده بلاک چین
پس از معرفی پروژه ارزی فیسبوک به نام لیبرا (Libra) که بعدها به دیم (Diem) تغییر نام یافت، توجهات به Sharding بهویژه در اتریوم افزایش یافت. در آن زمان فیسبوک حتی تیم توسعهدهنده کمپانی چین اسپیس (Chainspace) را برای کار روی این حوزه به خدمت گرفت.
اساساً میتوان گفت هدف شاردینگ، دسترسی به سهگانه بلاک چین (Blockchain Trilemma) است. براساس گفتههای ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin)، خالق و بنیانگذار اتریوم، در سهگانه بلاک چین، شما قادر به حفظ ۲ مورد از ۳ مشخصه اصلی بلاک چین در یک زمان هستید. این ۳ مشخصه امنیت، تمرکززدایی و مقیاسپذیری هستند.
دلیل این اتفاق این است که برای داشتن ۲ مشخصه، باید حتماً یکی از آنها را به خطر بیندازید.
سخن پایانی
حل مشکل مقیاسپذیری بلاک چین سالهاست که به مشکل اساسی تمامی توسعهدهندگان بدل شده و راهکارهای بسیار گوناگونی برای این معضل ارائه شده است. درحقیقت، افزایش حجم بلاکها، هارد فورک و سافت فورک، لایه دوم محاسباتی و… ازجمله راهحلهایی هستند که مهندسان حوزه بلاک چین طراحی کردهاند تا این معضل برطرف شود.
از طرفی با توجه به تلاش همهجانبه تیمهای توسعهدهنده، به نظر میرسد این معضل بهزودی و بهکمک Sharding و راهکارهای مشابه آن برطرف شود، اما چالشهایی که درباره شاردینگ مطرح میشود، احتمالاً در توسعههای بعدی اصلاح شده و سرعت پردازش تراکنشها نیز افزایش خواهد یافت.
درواقع بلاک چینها میخواهند پردازش تمامی خدمات و تراکنشهای انسانها را میزبانی کند؛ از اینرو بهزودی شاهد اعمال و اصلاح Sharding و ارائه راهکارهایی بهتر از آن در شبکههای بلاک چینی گوناگون خواهیم بود. بهصورت کلی، این روش فرایند پیچیدهای دارد، اما استفاده از آن در بلاک چین، موجب ارتقای مقیاسپذیری شبکههای بلاک چینی میشود. درواقع شاردینگ به بلاک چینها کمک میکند تا روند مدیریت دادههای خود را راحتتر انجام دهند و درنتیجه، سرعت پردازش تراکنشها نیز افزایش پیدا کند.
با وجود این، اگر Sharding موفق شود چالشهای پیش روی خود را رفع کند، قادر خواهد بود تا مقیاسپذیری را به بلاک چین و غیرمتمرکز بودن و امنیت را بدون استفاده از سهگانگی بلاک چین، به شبکه برگرداند و بدین ترتیب بلاک چینها را یک قدم به پایداری نزدیک کند.
پرسشهای متداول
شاردینگ چیست؟
میتوان گفت Sharding راهکاری در دنیای رایانه است که برای مقیاسبندی سیستمها از آن بهرهجویی میشود؛ بهگونهای که سیستمها میتوانند دادههای مازاد را در بطن خود جای دهند.
مزایا و معایب شاردینگ چیست؟
از جمله مزایای این روش میتوان به تقسیم پایگاه داده به اجزای خردتر، راحتی مدیریت دادهها، افزایش سرعت پردازش تراکنشها، کمک به توسعه و بهبود عملکرد کلی سیستم و صرفهجویی در هزینهها و از جمله معایب آن نیز میتوان به وجود برخی ایرادات فنی، پیچیدگیهای فراوان، از دست رفتن دادهها در صورت اجرانشدن صحیح، ایجاد تعادل میان مقدار دادههای ذخیرهشده در هر شارد، دشواری فرایند مدیریت دادهها درصورت پردازش حجم بالایی از تراکنشها و برخی مشکلات سختافزاری اشاره کرد
مقیاسپذیری در بلاک چین به چه معناست؟
مقیاسپذیری یکی از موضوعات مهم در استفاده از شبکه بلاک چین و به این معناست که با افزایش تعداد تراکنشها در شبکه، میزان عملکرد و کارایی یا همان زمان پاسخگویی به کاربران چه تغییری میکند.
شاردینگ چگونه مقیاسپذیری بلاک چین را بهبود میدهد؟
با تقسیم شبکه بلاک چین به اجزای کوچکتر، هر گره یا گره مسئول تأیید بخش مشخصی از تراکنشها خواهند بود؛ درنتیجه، تأیید تراکنشها بهصورت موازی جایگزین مدل خطی شده و باعث افزایش سرعت کل شبکه بلاک چین خواهد شد.
بهترین جایگزین شاردینگ چیست؟
افزایش سایز بلاکها در شبکه و استفادهکردن از آلت کوینها برای کاربردهای متفاوت.
کدام ارزهای دیجیتال از شاردینگ بهره میبرند؟
برخی شبکههای بلاک چین مانند ارز زیلیکا موفق به اجرای فرایند شاردینگ در شبکه خود شدهاند. حالآنکه تعدادی نیز درحالتوسعه و اجرای آن هستند؛ مثل رمز ارز اتریوم.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم
ترتیبی که برای خواندن مقالات” بلاک چین “به شما پیشنهاد میکنیم:
به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه، طی حکمی از سوی بهمن امیری مقدم، دکتر فرامرز باوندی پور به عنوان سرپرست فرمانداری شهرستان ثلاث باباجانی منصوب شد. در سوابق باوندپور، خدمت رسانی در نقاط مختلف کشور و محرومیت زدایی دیده میشود. وی پیش از این جانشین قرارگاه محرومیت زدایی سپاه پاسداران کل کشور بوده است. باوندی پور، پیش از این نیز به مدت دوازده سال در شهرستان ثلاث باباجانی مسئولیتهای مختلف سیاسی و اجتماعی داشته است. باوندی پور عصر امروز و با استقبال مردم و در معیت بزرگان آن منطقه وارد ثلاث باباجانی شد. پیش از وی، یدالله شکری عهده دار مسئولیت فرمانداری این شهرستان بود که در مراسمی با حضور معاون سیاسی و امنیتی استانداری و سایر مسئولین شهرستانی آئین تکریم و معارفه صورت پذیرفت. انتهای پیام/ح
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
معرفی سرپرست کمیته آموزش فدراسیون فوتبال – پتی نیوز
پربازدیدترین ها
پتی نیوز –
دیروز قیمت اونس طلا در بازارهای جهانی افزایش یافت. بسیاری از تحلیلگران این افزایش قیمت را ناشی از تحولات اخیر جنگ اوکراین و برنامه جهان غرب برای تنگتر کردن حلقه تحریمها علیه روسیه موجب شده است تا علاقه سرمایهگذاران برای بر هدایت سرمایههای خود به پناهگاههای مطمئن بیشتر شود. با این حال افزایش شاخص دلار و بازدهی خزانه داری آمریکا مانع از رشد بیشتر طلا شد.
دیروز ارزش نقطه ای اونس طلا با ۰.۴ درصد افزایش به ۱۹۳۱.۰۹ دلار در هر اونس رسید. در حالی که طلای آتی آمریکا با ۰.۶ درصد افزایش به ۱۹۳۵.۱۰ دلار رسید.
به گفته دانیل پاویلونیس، استراتژیست ارشد بازار در RJO Futures، به دلیل کاهش سرعت مبادلات دریایی مرتبط با سیاستهای ضدکرونایی در چین و همچنین جنگ اوکراین، روند صعودی طلا، احتمال افزایش رقم تورم افزایش یافته است.
سرمایه گذاران همچنین منتظر انتشار نتایج جدیدترین جلسه سیاست گذاری فدرال رزرو در روز چهارشنبه هستند تا نشانه هایی مبنی بر اینکه بانک مرکزی آمریکا می تواند نرخ بهره خود را تا نیم درصد در ماه آینده افزایش دهد، را مشاهده کنند.
افت دوباره بیت کوین
بیت کوین (BTC) روز دوشنبه به زیر ۴۶هزار دلار سقوط کرد.
پس از اینکه خریداران نتوانستند به سطح مقاومت ۴۸هزار دلار نزدیک شوند، قیمت در آخر هفته متلاطم شد. این نشان دهنده تداوم ضعف قیمت است، به ویژه زمانی که سیگنال های حرکتی در نمودار روزانه منفی شدند، مشابه آنچه در هفته اول فوریه و مارس رخ داد.
۲۲۳۲۲۵
∎
چند روز پیش، بهدنبال سرقت داریی برخی از کاربران فعال در بازار رمز ارز که از گوگل کروم (Google Chrome) استفاده میکردند، تیم گوگل یک مشکل امنیتی را کشف و بهروزرسانی جدیدی را برای مرورگر خود منتشر کرد. به گفته کارشناسان، کاربرانی که از کیف پولهای متصل به مرورگر کروم استفاده میکنند، بهتر است این بهروزرسانی را هرچه سریعتر دریافت کنند.به گزارش کریپتو اسلیت، گوگل روز ۲۲ مارس (۲ فروردین)، یک بهروزرسانی اضطراری برای کروم منتشر کرد، چراکه ۳.۲ میلیارد کاربر این مرورگر بهطور بالقوه در معرض خطر حمله قرار داشتند. این بهروزرسانی از یک آسیبپذیری امنیتی خبر میداد که میتواند تمام کاربران، بهویژه کاربران فعال در بازار ارزهای دیجیتال را درگیر گند.این مشکل امنیتی ظاهراً با موتور جاوا اسکریپت استفادهشده در مرورگر کروم در ارتباط بوده است و شامل تمام مرورگرهای اینترنتی مبتنی بر کدبیس کرومیوم (Chromium)، از جمله مایکروسافت اج (Microsoft Edge) نیز میشود. ممکن است این بهروزرسانی به درخواست کاربرانی ارائه شده باشد که پیشتر گزارش داده بودند کیف پول ارزهای دیجیتالشان از طریق مرورگر کروم هک شده است.اوایل هفته گذشته، آرتور چئونگ (Arthur Cheong)، بنیانگذار دیفاینس کپیتال (DeFiance Capital) و یکی از سرمایهگذاران بزرگ و شناختهشده بازار رمز ارز، از طریق توییتر اعلام کرد که کیف پول او هک شده و بیش از ۱.۵ میلیون دلار توکن و NFT از دست داده است.کیف پول چئونگ که در این هک موردهدف قرار گرفته، از نوع گرم بوده است. این نوع ابزارهای ذخیرهسازی مستقیماً به اینترنت متصل هستند، اما برخلاف آنها کیف پولهای سختافزاری که با عنوان «کیف پول سرد» شناخته میشوند، برای بالابردن امنیت، از روش ذخیرهسازی آفلاین برای نگهداری ارزهای دیجیتال استفاده میکنند. پس از مشاهده هکهای پیچیدهای مانند این، میتوان گفت که ذخیره ارزهای دیجیتال در کیف پولهای سرد راهحل بسیار امنتری برای نگهداری ارزهای دیجیتال است.چند وقت پیش، تیم توسعهدهنده کیف پول لجر (Ledger) نیز به کاربران هشدار داده بود که از امضاهای کور (Blind Signatures) و خطرات ناشی از آن آگاه باشند و همچنین توصیه کرده بود که هنگام استفاده از برنامههای غیرمتمرکز (DApps) و سایر وبسایتهای مرتبط با آنها احتیاط کنند.همچنین بخوانید: مقایسه و بررسی بهترین کیف پولهای سختافزاری (آپدیت ۲۰۲۲)دو نمونه از کیف پولهایی که در جریان مشکل امنیتی گوگل کروم موردهدف قرار گرفتهاند، بیش از ۱.۵ میلیون دلار رمز ارز داشتهاند و بیشتر این پول در قالب NFTهایی از مجموعه آزوکی (Azuki) بوده است. این NFTهای محبوب بلافاصله در بازار توکنهای غیرمثلی اوپنسی زیر قیمت فروخته شدند و در نتیجه هکرها به سریعترین شکل ممکن وجه خود را دریافت کردهاند.خوشبختانه، این اتفاقات سریعاً به گوش اکثر جامعه ارزهای دیجیتال رسید و فوراً در این رابطه اقداماتی انجام دادند. حامیان چئونگ برخی از NFTهای به سرقترفته آزوکی را از هکر موردنظر خریداری کردند. آنها مایل بودند توکنها را به قیمت پایه به آرتور برگردانند و حتی حاضر نشدند این NFTها را به ارزش فعلی بازارشان بفروشند تا سود کنند. آنها میتوانستند با فروش NFTها به قیمت روز سودی ۷ تا ۸ اتریومی (معادل حدوداً ۲۴٬۰۰۰ دلار) کسب کنند.هکرها در مجموع توانستند ۷۸ توکن غیرمثلی مختلف از پنج مجموعه شناختهشده به دست آورند. البته این تمام سرقت آنها نیست.آنها علاوه بر NFTهای آزوکی و چند مجموعه دیگر، توانستند ۶۸ توکن رپد اتریوم (wETH)، ۴٬۳۴۹ توکن «DYDX» سهامگذاریشده (stkDYDX) و ۱٬۵۷۸ توکن لوکزریر (LOOKS) نیز سرقت کنند که در زمان حمله ارزشی معادل ۲۹۳٬۲۸۱ دلار داشت.پس از اعلام این خبر، آرتور چئونگ شخصاً درباره این سوءاستفاده تحقیق کرد و متوجه شد که هکرها احتمالاً با ارسال ایمیلهای فیشینگ خاصی، به کیف پول او دسترسی پیدا کردهاند. ایمیلهای دریافتی در این حمله فیشینگ دسترسی کامل به محتوای گوگل داکز (Google Docs) را درخواست کرده بودند. در نگاه اول، به نظر میرسید که این درخواستها از دو منبع معتبر و موردتأیید باشند. بلافاصله بعد از بازکردن فایل الحاقی به این ایمیلها اما، هکر از طریق یک مسیر غیرمجاز به کلمات بازیابی کیف پول او دسترسی پیدا کرده است. به عبارت دیگر، بهمحض باز کردن فایل، رمز کیف پول آرتور چئونگ لو رفته و به سارق امکان دسترسی به کیف پولهای متصل به گوگل کروم او را داده است و داراییهایی که بهسختی جمعآوری کرده بود، درست در مقابل چشمان او سرقت شدند.هکها و سوءاستفادههای مشابه این، برای صنعت ارزهای دیجیتال چیز جدیدی نیستند. با این حال، این حملات رفتهرفته پیچیدهتر میشوند و رویدادهای فاجعهبار یکسانی ممکن است حتی برای باتجربهترین کاربران رخ دهد. این اتفاق ناگوار نشان میدهد هرکسی میتواند قربانی حملات سایبری مشابه شود و هیچچیز آن طور که برخی ادعا میکنند، «۱۰۰ درصد امن» نیست.آرتور چئونگ بعد از آرامشدن از شوک این واقعه در توییتر گفته است:مطمئن نیستم واقعاً چه اتفاقی افتاده و باید کمی درباره آن فکر کنم. حداقل انتظار نداشتم این اتفاق برای خودِ من بیفتد.پس از این هک، توصیههای آرتور این بود که سرمایهگذاران باید همیشه امنیت را در اولویت قرار دهند. توصیههای او شامل استفاده از یک برنامه قابلاعتماد برای مدیریت رمزهای عبور، فعالکردن احراز هویت دومرحلهای (2FA) با روشی بهغیر از شماره تلفن و استفاده از کیف پولهای سردی مانند لجر است تا اطمینان حاصل کنید که دارایی شما در امنترین شرایط ممکن نگهداری میشوند.
این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب فکر کردن سریع و آهسته خلاصه برداری شده است!
فکر کردن سریع و آهسته، دو بخش جالب از داستان پر پیچ و تاب مغز ما هستند؛ البته اگر اولین بار است که در این باره چیزی میشنوید، باید بگوییم حدسهای فعلیتان با حقیقت چیزی که در طول این خلاصه کتاب با آنها روبهرو میشوید، تفاوتهای بسیاری دارند و چهبسا از خواندن بعضی بخشها بسیار شگفتزده شوید؛ زیرا میفهمید گاهی ما سوار بر افکارمان هستیم و گاهی آنها بر ما سوار میشوند و در کمال تعجب، این سواریها بهشکلی عادلانه میان ما و افکارمان تقسیم نشدهاند.
فهرست این مقاله
خلاصه کتاب فکر کردن سریع و آهسته (Thinking Fast And Slow)
در این قسمت از پتی نیوز، به سراغ کتاب «فکر کردن سریع و آهسته» از دنیل کانمن رفتهایم و نکتههای ظریفی را که این دانشمند درباره ذهنمان به ما میگوید، بررسی کردهایم. اگر تصمیمهایی که در زندگی مالی، عشقی یا روزمره خودتان میگیرید، برایتان مهم هستند و میخواهید با آگاهی بیشتری تصمیمگیری کنید، تا پایان این ماجرا در کنار پتی نیوز باشید.
تفکر سریع و آهسته چه تفاوتی با هم دارند؟
ذهن ما به دو شکل متفاوت فکر میکند:
خودکار و بدون اتلاف وقت
هوشمندانه و زمانسوز
در حالت اول، ما بدون اینکه زمان را از دست بدهیم، با دیدن چند نشانه، تصمیم میگیریم و براساس آن تصمیم اقدام میکنیم؛ مثلاً اگر هنگام راهرفتن در پیادهرو نفر جلویی ما ناگهان دستش را روی سرش بگذارد و با یک حرکت ناگهانی از چیزی که ما نمیبینیم جا خالی دهد، ما هم ناخودآگاه همان رفتار را تکرار میکنیم؛ زیرا اگر وقتمان را برای یافتن آن چیز خطرناک هدر دهیم، چهبسا جان عزیزمان را بر سر این اکتشاف از دست بدهیم.
در حالت دوم، قبل از اینکه دست به کار شویم یا حتی تصمیم بگیریم حسابی با خودمان دو دو تا چهار تا کنیم، موضوع را از همه جنبههایی که میتوانیم زیر ذرهبین میگذاریم تا مبادا چیزی از زیر نگاه تیزبین ما دور بماند و درنهایت تصمیمگیری میکنیم؛ البته شاید بعد از تصمیم خود وارد عمل شویم و شاید نه. این ماجرایی است که در بازی فکرکردن سریع و آهسته با آن روبهرو هستیم.
فانتزی ما درباره خودمان چیست؟
ما فکر میکنیم دستکم ۹۰ درصد تصمیمهای زندگیمان را براساس نوع دوم تفکرمان، یعنی بهشکلی هوشمندانه میگیریم؛ درحالیکه حقیقت ماجرا دقیقاً عکس این موضوع را بیان میکند. درواقع در بیشتر موارد، سنگینی بار تصمیمگیری در زندگی ما روی دوش تفکر سریع است. البته ماجرا به همین سادگی هم نیست.
ذهن ما برای تصمیمگیریهای سریع از الگوهای پیچیده، تجربههای قبلی و زنجیرهای از افکار استفاده میکند. حتی محققان بر این باورند که منبع اصلی تصمیمگیریهای هوشمندانه ما الگوهای پیچیدهای است که در پسزمینه تفکر سریعمان وجود دارند.
ماجرای فکر کردن سریع و آهسته و پیادهروی
شاید شما هم شنیده باشید که میگویند: «بهترین راه برای به دست آوردن ایدههای خوب، فکر کردن هنگام قدمزدن است». حق با آنهاست؛ البته این ماجرا چند شیوه اساسی دارد که بهطور مستقیم با فکر کردن سریع و آهسته ارتباط دارند. اجازه بدهید این موضوع را با یک مثال برایتان توضیح بدهیم. تصور کنید شما میخواهید برای کتاب جدیدتان بهدنبال موضوعی جذاب باشید؛ به همین دلیل شال و کلاه میکنید تا در طول پیادهرویکردن به این ایده برسید.
ماجرا تا جایی خوب پیش میرود که شما نه آنقدر تند قدم بردارید که چشمانداز اطرافتان مانند برق و باد از کنارتان بگذرد و نه آنقدر آهسته بروید که گویی در حال راهرفتن روی یک طناب نازک میان دو قله هستید؛ به زبان ساده، راهرفتن با سرعت معمولی به ایدهپردازی کمک میکند؛ زیرا در این وضعیت، ذهن خودکار شما مسئولیت راهرفتن را بر عهده میگیرد؛ درنتیجه شما برای کنترل قدمهایتان به دقت یا حواس جمع نیازی نخواهید داشت.
مین موضوع به شما کمک میکند تا درحالیکه گردش خون در بدنتان با شدت بیشتری به جریان افتاده است و خون بیشتری به مغزتان میرسد، درباره کار یا چالشهایتان عمیقتر و خلاقانهتر فکر کنید.
چرا تفکر عمیق و سریع قدمزدن با هم سازگار نیستند؟
اگر سرعت گامهایتان را بیشتر کنید، نمیتوانید همزمان به ایدهپردازی مشغول شوید؛ زیرا ذهنتان برای محافظت از شما در برابر خطرهای ناشناخته حرکت با این سرعت، مجبور است از تمام حواسش برای این کار کمک بگیرد. البته همیشه سریع قدمبرداشتن نیست که ماجرا را از آهنگ طبیعی خود خارج میکند.
برای مثال اگر بخواهید هنگام راهرفتن چیزی بنویسید یا حتی به یک موضوع خیلی عمیق فکر کنید، ذهن خودکارتان شما را متوقف میکند تا از همه منابع برای انجام این کارها استفاده کنید؛ به زبان ساده، ذهن ما براساس موقعیتی که در آن قرار میگیرد، مدام بین حالت خودکار و هوشمندانه در حال سوییچکردن است.
ذهن بیاعصاب خودکار در مقابل ذهن صبور هوشمند
ذهن خودکار ما تنبل است. او نمیخواهد خودش را درگیر کارهای تکراری یا پرزحمتی کند که نمیداند در انتها چه نتیجهای خواهند داشت. از طرف دیگر، خیلی هم بیحوصله است و میخواهد بدون طیکردن مسیر، یکراست به سمت مقصد بپرد؛ درحالیکه گاهی عجلهکردن بهجای آنکه ما را سریعتر به مقصد برساند، فاصلهمان را با آن بیشتر میکند.
نقش ذهن خودکار و هوشمند ما در برابر پرسشها چیست؟
طی مسیرمان برای درک بهتر فکر کردن سریع و آهسته، گذرمان به پرسشها میافتد. ذهن خودکار، نگاهی کلی به پیرامون ما دارد. درواقع، او دقیقاً بهدنبال پرسش یا پاسخ خاصی نیست؛ چون نمیخواهد خودش را در این مورد به زحمت بیندازد. ذهن خودکار ما انرژی خود را صرف تحلیل، بررسی و کشف چیزهای ناشناخته پیرامونمان میکند.
درواقع، کار او چیزی شبیه جمعآوری و دستهبندی اطلاعات برای ذهن هوشمندمان است. او دادهها را از محیط میگیرد و آنها را در دستههای مختلفی مثل «خطرناک»، «بیخطر»، «قدرتمند»، «ضعیف»، «سودمند»، «بیفایده» و… جای میدهد. گذشته از این، اگر زمانی بخواهد درباره یک موضوع تصمیمی بسیار سریع بگیرد، بهراحتی به این دادهها مراجعه میکند.
در نقطه مقابل این ماجرا، ذهن هوشمند ما قرار گرفته است. این بخش، دستگاهی برای تولید و پاسخدادن به پرسشهای بیانتهایی است که در زندگیمان به وجود میآیند. جالب اینجاست که ذهن هوشمند برای یافتن پاسخ پرسشها به سراغ اطلاعاتی که از قبل توسط ذهن خودکار ما جمعآوریشده بودند میرود و با کندوکاو درون آنها پاسخ را پیدا میکند یا حتی میسازد!
چه زمانی ذهن ما لنگر میاندازد؟
بخش جالب دیگری که هنگام فکر کردن سریع و آهسته پا به میدان میگذارد «اثر لنگراندازی» است. در این اثر ما درباره چیزی که نمیدانیم به نزدیکترین اطلاعات پیرامون آن چشم میدوزیم و بر پایه آن پیشبینی میکنیم؛ مثلاً اگر به شما بگویند فاصله شهر «A» از «B» بیشتر از ۱۰۰ کیلومتر است یا کمتر از آن، شما پیشبینی خود را بر پایه همین ۱۰۰ کیلومتر ارائه میدهید. جالبتر اینکه هر دو بخش از شیوه تفکر ما، یعنی خودکار و هوشمند نوع ویژهای از اثر لنگراندازی را تجربه میکنند.
وقتی غافلگیریها دیگر چندان غافلگیرکننده نیستند
ذهن خودکار ما استاد کنترلکردن شرایط غافلگیرکننده است و آنقدر در این ماجرا دقیق و عمیق است که اگر رویدادی عجیب تنها برای یکبار در زندگیمان رخ بدهد، آن را به الگو تبدیل میکند. به این ترتیب، اگر این رویداد عجیب بار دیگر در زندگیمان تکرار شود، چنان تعجب نمیکنیم.
البته در این میان، ذهن هوشمند ما بهدنبال دلایل منطقی است تا سر از کار این تکرار عجیب رویدادها دربیاورد، ولی تا آن زمان، ذهن خودکار ما چندین و چند الگوی دیگر را هم به ذهنمان اضافه کرده است.
چطور ذهن خودکارمان ما را فریب میدهد؟
همانطور که کمی قبل گفتیم، در فکر کردن سریع و آهسته، مسئولیت نتیجهگیری سریع بر عهده بخش خودکار ذهن ماست. این ماجرا خوبیها و بدیهایی دارد؛ مثلاً یکی از خوبیهایش این است که ما قدرت زیادی برای سریع تصمیمگرفتن و سریعتر واکنش نشاندادن به دست میآوریم، ولی این تمام ماجرا نیست.
چون ذهنمان با سریع فکر کردن و نتیجهگرفتن، چشم ما را به روی اطلاعات بسیار زیادی که میتوانند نتیجهای کاملاً متفاوت را برایمان به دنبال داشته باشند میبندد؛ مثلاً اگر یک سهم با استقبال سرمایهگذاران روبهرو شود و حجم خرید و فروش قابلتوجهی داشته باشد، آن را یک سهم خوب در نظر میگیریم و انتظار داریم این سهم همچنان با قدرت به رشد خود ادامه دهد؛ درحالیکه شاید یک یا دو عامل بیرونی سبب این رشد ناگهانی شده باشند که از بین رفتنشان عاقبت بدی را برای آن سهم به وجود بیاورد.
جالبتر اینکه ما از این قابلیت برای پیشبینیکردن یا دستکم، ادعای دانستن ماجرایی که اکنون رخ داده است نهایت سوءاستفاده را میکنیم؛ مثلاً اگر سهام یک شرکت دچار کاهش ارزش شود و دست بر قضا ما روز قبل از این ماجرا تمام پولمان را از آن سهم بیرون کشیده باشیم، بادی به غبغب میاندازیم و میگوییم: «من از قبل میدانستم که چنین ماجرایی پیش میآید!» در اینجا ما نیز بهدنبال فریبکاری ذهن خودکارمان، ذهن دیگران را درباره اطلاعاتی که نداریم، فریب میدهیم!
اثر هالهای و تأثیر آن بر ذهن
در ادامه ماجرای فکر کردن سریع و آهسته به «اثر هالهای» میرسیم. میتوانیم در این اثر هم ردپای ذهن خودکارمان را بهروشنی ببینیم. ماجرای اثر هالهای از این قرار است که ما براساس ویژگیهای مثبت و منفی که از ظاهر موضوعها برداشت میکنیم- درنتیجه همان سیستم جمعآوری اطلاعات که ذهن خودکارمان پیوسته آن را انجام میدهد- درباره آنها نتیجهگیری میکنیم؛ مثلاً اگر فردی زیبا باشد، بیگمان فکر میکنیم که مهربان و خوشقلب است یا اگر فردی از استانداردهای زیباییشناسی ما فاصله داشته باشد یا با سر و وضعی نامرتب با ما روبهرو شود، احتمال میدهیم او فردی با صفتهای اخلاقی نامناسب است.
درحالیکه واقعیت زندگی، سرشار از نمونههای متضاد این ماجراست. همه ما افراد زیبارو و خوشلباسی را دیدهایم که بویی از انسانیت نبردهاند و در نقطه مقابل، افراد نه چندان زیبایی را دیدهایم که قلبی از الماس داشتهاند. اگر افسار ذهن خودکارمان را در دست بگیریم و او را با ذهن هوشمندمان مهار نکنیم، بهراحتی میتوانیم خودمان را از حضور آدمهای خوب زندگیمان محروم کنیم.
ذهن ما گذشته، حال و آینده را چطور قضاوت میکند؟
در فکر کردن سریع و آهسته، باز هم سهم ذهن خودکار ما بیشتر از ذهن هوشمندمان است. بیایید این ماجرا را از دو دریچه بررسی کنیم:
وقتی افکار و نتیجه کارهای خودمان را روی ترازو میگذاریم
در حالت اول، براساس نتیجهای که میبینیم، افکار گذشته و پیشبینیهای آیندهمان را دستکاری میکنیم. ما در این ماجرا بهقدری پیش میرویم که دیگر یادمان نمیآید از اول چه فکری داشتیم و چگونه شد که این همه تغییر کردیم. تأثیر این ماجرا زمانی بیشتر میشود که نتیجه با آن چیزی که فکرش را میکردیم، تفاوت زیادی پیدا میکند.
تصور کنید شما درباره سهام دو شرکت، اطلاعات قابل قبولی دارید. با توجه به اطلاعاتتان به این نتیجه میرسید که سهام شرکت «الف» حتماً با رشد جدی روبهرو میشود و سهام شرکت «ب» سقوط خواهد کرد، ولی در کمال تعجب میبینید که عکس این ماجرا اتفاق میافتد و سهام شرکت «ب» رشد بسیار زیادی میکند.
این ماجرا در ذهن شما یک دوگانگی به وجود میآورد. درنهایت، ذهن خودکارتان الگوی تازهای با این مفهوم میسازد که شرکت «ب» بسیار قدرتمندتر از شرکت «الف» بوده است. اگر در آینده باز هم تصمیم بگیرید که میان شرکت «ب» و شرکت دیگری دست به مقایسه بزنید، در ذهنتان شرکت «ب» را پیروز میدان پیشبینی خواهید کرد! به زبان ساده، الگوی ذهنی قبلیتان شما را به سمت این پیشبینی جهتدار سوق میدهد.
وقتی افکار و نتیجه کارهای دیگران را روی ترازو میگذاریم
در حالت دوم که باز هم بهدلیل وجود ذهن خودکارمان رخ میدهد، ما درباره نتیجه تصمیمهای دیگران خیلی قاطعانه سخن میگوییم. بهدنبال این ماجرا به شرایطی که دیگران هنگام تصمیمگیری داشتند، اهمیتی نمیدهیم و تأثیر آن شرایط را خنثی در نظر میگیریم.
درحالیکه شاید اگر خودمان در آن هنگام حضور داشتیم، با توجه به شرایط و حتی نیتمان دقیقاً همان تصمیم را میگرفتیم، ولی از آنجا که دوست داریم زود به نتیجه برسیم، دلمان نمیخواهد با سپردن کارها به ذهن هوشمندمان خستگی بررسی اطلاعات بیشتر را به جان بخریم.
بازار سرمایه؛ دوئلی جهانی بر پایه توهم
تقریباً در تمام کشورهایی که اقتصاد خوبی راهی دارند، بازار بورس، تب و تاب زیادی دارد. سرمایهگذاران بدون استراحتکردن در حال بررسی اطلاعات شرکتهای گوناگون و خرید و فروش سهمها هستند. حالا سؤال اصلی این است که آنها بر چه اساسی یک سهم را برای خرید یا فروش انتخاب میکنند؟
چه چیزی به آنها نشان میدهد که بازار درباره قیمت یک سهم دچار اشتباه شده است و آنها با کشف این اشتباه میتوانند سود کنند و مهمتر از همه اینکه آیا بررسی آمار و ارقام عملکرد سرمایهگذاران هم درستی انتخابها و تصمیمهای آنها را ثابت میکند؟
در کمال تعجب باید بگوییم پاسخ، منفی و بازار، غیر قابل پیشبینی است. حتی کسانی که فکر میکنند بازار سرمایه را بهخوبی میشناسند و قادر به شکار بهترین و کشفنشدهترین سهمها هستند، نمیتوانند ادعا کنند که با داشتن نوعی مهارت یا تجربه به این موقعیت دست یافتهاند.
بررسی آمار عملکرد سرمایهگذاران نشان میدهد آنها در بیشتر مواقع، تصمیمهای خرید و فروش اشتباهی را میگیرند و موفقیت آنها بیشتر از آنکه به مهارتشان بستگی داشته باشد، مدیون شانس است. تحلیلها یا پیشبینیها در بازار سرمایه بسیار ناپایدار هستند. همانطور که نمیتوانیم درباره جزئیات ماجراهای روز بعدمان حرفی دقیق بزنیم و آن را با قطعیت پیشبینی کنیم، نمیتوانیم درباره رشد یا سقوط یک سهم، نظری قاطعانه داشته باشیم.
چه ترفندی در مقابل عدم قطعیت بازار سهام از ما محافظت میکند؟
بازار سرمایه سرشار از ماجرا، اخبار ضد و نقیض و داستانهایی است که میتوانند در یک آن، همهچیز را تغییر دهند. حتی گاهی همهچیز بهدلیلی نامعلوم دستخوش تغییر میشود و هیچکس نمیتواند مسئولیت آن را بر عهده بگیرد. بدترین و دیوانهکنندهترین چیز در این بازار بیثبات، داشتن اطلاعات فراوان و میل به استفاده از این دانستنهاست؛ زیرا حتی اگر یک سهم از روی دادهها، اخبار و اطلاعات، موردی بسیار مناسب برای خرید باشد و روی کاغذ از آن انتظار رشد ۱۰۰ درصدی داشته باشیم، هیچچیزی نمیتواند به ما تضمین دهد که این سهم در بازار همچنین رشدی را تجربه میکند. بهترین راه چاره در این ماجرا، دنبالکردن قیمت است.
چرا دنبال کردن قیمت سهمها طلاییترین استراتژی در بازار سهام است؟
بیایید از زاویه دیگری و از دریچه فکر کردن سریع و آهسته به ماجرای تغییرها در بازار سهام نگاه کنیم. کمی قبل با هم گفتیم که هر چیزی میتواند بر ارزش سهمها تأثیر مثبت یا منفی بگذارد و درنهایت، این تأثیرها هم بر قیمت سهمها تأثیر میگذارند.
پس اگر از دریچه ذهن خودکارمان که عاشق سرعت و نتیجهگیری سریع است، به این ماجرا نگاه کنیم، بدون در نظر گرفتن تمام اطلاعات، اخبار، دادهها و ماجراهای پیدا و پنهان بازار سرمایه و تنها با دنبالکردن روند حرکت قیمت سهمها میتوانیم در این بازار دست به معامله بزنیم و از متوسط بیشتر سرمایهگذاران حرفهای هم که سالها با این بازار دست به یقه هستند جلو بزنیم!
چگونه «مالکیت» منطق معاملهگری ما را زیر سؤال میبرد؟
انسانها برای چیزهایی که مالک آن هستند و دوستشان دارند، ارزشی بسیار بیشتر از ارزش واقعی آنها قائل میشوند؛ مثلاً شاید یک ساعت مچی قدیمی که از پدربزرگشان برای آنها به یادگار مانده باشد، از یک ساعت «رولکس» بیشتر برایشان ارزش داشته باشد.
اگر قرار باشد این ساعت را به کسی بفروشند، قیمتی سرسامآور برایش در نظر میگیرند؛ درحالیکه فرد خریدار، ارزش پنهانی این ساعت را درک نمیکند. در نظر هرکسی غیر از آن فرد، این ساعت، یک چیز قدیمی است که نباید پول زیادی بابتش داد. همین ماجرا درباره بازار بورس هم رخ میدهد.
گاهی پیش میآید که سرمایهگذاران، علاقه عجیبی به سهام یک شرکت پیدا میکنند و حاضر نمیشوند آن را به این سادگیها از دست بدهند. حتی مواردی وجود داشته که سرمایهگذار با وجود ضرری که از سوی آن سهم به او وارد شده است باز هم با اصرار زیاد سهم خود را نگه داشته است.
این پایان است که اهمیت دارد
ماجرای فکر کردن سریع و آهسته در کوچکترین بخشهای زندگی ما جریان دارد. ذهن خودکار و عاشق نتیجه ما بهطور پیوسته در حال سانسورکردن ماجراهایی است که اطراف ما رخ میدهند. درواقع، ذهن ما علاقهای به داستانهای طولانی که برایش تعریف میکنیم یا موضوعهای خستهکنندهای که میشنود ندارد. تنها بخشهایی که برای ذهن خودکار ارزش دارند، قسمتهای مهم، لحظههای خاطرهانگیز یا غمانگیز و درنهایت، پایان ماجرا هستند.
هر چیزی غیر از اینها، چنان در نظرمان کمرنگ میشود که چند لحظه یا در بهترین حالت، چند روز بعد، آن را فراموش میکنیم؛ به همین دلیل به یاد آوردن ناهاری که هفته پیش خوردیم برایمان سخت است، ولی دقیقاً به یاد داریم که یک ماه پیش در روز تولدمان چه ساعتهای شادی را با دوستانمان سپری کردیم.
پیام اصلی دنیل کانمن از نوشتن کتاب فکر کردن سریع و آهسته چه بود؟
دنیل کانمن، روانشناس و برنده جایزه نوبل اقتصاد است. خدماتی که او به علم اقتصاد و دنیای روانشناسی کرد، در صفحههای تاریخ این دو علم حک شده است. کانمن در کتاب «فکر کردن سریع و آهسته» بهدنبال آشناکردن مردم با یکی از اصلیترین دلایلی بود که ما به خاطرش تصمیمهای عجیبی در زندگیمان میگیریم.
دو بخش از ذهن ما که به زبان خودمان آنها را «ذهن خودکار» و «ذهن هوشمند» مینامیم، دو سوی طناب تصمیمگیری ما را در دست دارند. کانمن میخواست ما را از این ماجرا باخبر کند که در این ماجرا قدرت ذهن خودکارمان بسیار بیشتر از ذهن هوشمندمان است؛ به همین دلیل، گاهی تصمیمهایی میگیریم که گویا هیچ منطقی پشت آنها نیست. آگاهبودن از این ماجرا به ما قدرت بیشتری در تصمیمگیری بهویژه در زمینه مالی میدهد.
نظر شما چیست؟ بهعنوان یک سرمایهگذار، کدام بخش از ماجرای فکر کردن سریع و آهسته برای شما جذاب بود؟
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم
فیلم| خانه پروین اعتصامی
رخشنده اعتصامی معروف به «پروین اعتصامی»، مشهورترین شاعر زن ایران است که در اسفند ۱۲۸۵ در خانهای در محله ششگلان تبریز چشم به جهان گشود. امروزه خانه زادگاه وی به یکی از مقاصد گردشگری و جاهای دیدنی تبریز تبدیل شده است. خانه پروین اعتصامی در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۶۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
پروین اعتصامی را هنوز خوب نمیشناسیم، حتی ما همشهریان پروین، مردمان شهر تبریز که به اولینهای ارزشمندش همیشه بالیدهایم و فرهنگ پروریش را ستایش کردهایم هم او را به شایستگی نمیشناسیم. دیوان پروین، شامل 248 قطعه شعر است که از آن میان 65 قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدهٔ انتقادی به تصویر کشیده است. اشعار وی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه است. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.