Skip to main content

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی وزارت علوم، اولین یادواره شهدای دانشگاهی کشور (ورزشکار، مربی و قهرمانان) به میزبانی دانشگاه پیام نور اول خرداد برگزار می‌شود. همت‌اله بسطامی مدیرکل تربیت بدنی دانشگاه پیام نور گفت: برگزاری این یادواره یکی از کارهای ضروری برای ایجاد فضای معنوی در دانشگاه‌ها است که برای جامعه دانشگاهی یک نیاز تلقی می‌شود و باید به بهترین شکل ممکن برگزار شود. وی اظهار کرد: برگزاری این یادواره می‌تواند کار فرهنگی را به تمام دانشگاه‌های کشور انتقال دهد و سیره و منش شهدا را به دانشجویان و دانشگاهیان معرفی کند. در ادامه مدیرکل تربیت بدنی دانشگاه پیام نور ضمن اعلام اینکه شهدای دانشجوی ورزشکار سراسر کشور ۲۹۸ نفر هستند گفت: بسیار خرسند هستیم که میزبانی این یادواره از سوی فدراسیون ملی ورزش‌های دانشگاهی به دانشگاه پیام نور واگذار شده است و ما آمادگی کامل را برای برگزاری این یادواره داریم و تلاش می‌کنیم تا بتوانیم این یادواره را به بهترین نحو ممکن برگزار کنیم. گفتنی است اولین یادواره شهدای دانشگاهی ورزش کشور یکم خردادماه سال جاری به مناسبت آزادسازی خرمشهر و به میزبانی دانشگاه پیام نور با حضور مسؤولین وزارت علوم، ورزش و جوانان، دانشگاهیان و خانواده شهداء برگزار خواهد شد. پایان پیام/






شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید




این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

پتی نیوز –     ↵

فلز زرد از ابتدای امروز تاکنون نزدیک به ۲۰ دلار در هر اونس گران شده‌است، با این وجود کماکان پایین‌تر از قیمت آن در اواخر ماه مارس است.

نگارعلی_ از ابتدای امروز تا لحظه نگارش این گزارش، هر اونس طلا در بازار جهانی، ۱۹ دلار و ۴۲ سنت گران شده‌است و هزار و ۹۷۷ دلار و ۸۷ سنت قیمت خورده‌است؛ گفتنی است که با وجود جهش قیمتی امروز، ارزش طلا کمتر از اواخر ماه مارس است.
پس از صعود به بالای ۲۰۰۰ دلار در هر اونس در آوریل و نزدیک شدن به بالاترین قیمت های تاریخ پس از آخرین افزایش نرخ بهره فدرال رزرو در اوایل ماه مه، قیمت طلا امروز به حدود ۱۹۷۷ دلار در هر اونس بازگشته‌است.

چند عامل وجود دارد که می تواند در کاهش‌های اخیر نقش داشته باشد. پس از اینکه تورم در این هفته نشانه‌هایی از سرد شدن را نشان داد، ارزش دلار به بالاترین حد دو ماه اخیر رسید.و در حالی که احتمال نکول بدهی آمریکا در آینده وجود دارد برخی از سرمایه گذاران به دنبال امنیت طلا در اوایل این ماه بودند اما پیشرفت در مذاکرات بین رهبران واشنگتن از فوریت سرمایه‌گذاری در بازار طلا کاسته‌ است.
همانطور که بسیاری از سرمایه گذاران می دانند، نوسانات در هر بازاری از جمله طلا قابل انتظار است. علاوه بر این، این فلز گرانبها به دلیل توانایی خود در ذخیره ارزش در طول زمان، شهرت دیرینه ای دارد.ممکن است امروز قیمت ها اندکی کاهش یابد، اما بسیاری از کارشناسان انتظار ندارند که این روند به یک روند بلندمدت تبدیل نخواهد شد. در همین هفته، تعدادی از استراتژیست های سرمایه گذاری چشم انداز مثبت طلا را در سال آینده و بعد از آن گزارش کردند.
موسسه سرمایه گذاری ولز فارگو در گزارشی در روز دوشنبه پیش بینی کرد که افزایش قیمت طلا می تواند تا سال ۲۰۲۴ ادامه یابد. آنها از پتانسیل احتمالی برای رکود جهانی و تورم به عنوان دو دلیل صعود طلا و سایر فلزات گران‌بها یاد کردند.
به طور مشابه، استراتژیست‌های دفتر سرمایه‌گذاری UBS روز پنجشنبه گزارشی منتشر کردند که در آن نسبت به بهبود ارزش طلا در سال جاری اطمینان داشتند. در این گزارش آمده است: «فلز زرد از ابتدای سال جاری تا کنون ۸.۲ درصد گران شده‌است و ما فکر می‌کنیم که احتمالاً در اواخر امسال با چندین محرک میان‌مدت تا بلندمدت به بالاترین حد خود برسد».
∎​

به گزارش پتی نیوز، انبار بزرگ در چهارراه مولوی تهران، رو به روی مهدیه تهران دچار آتش سوزی شد و چندین مغازه دچار حریق شده است.قدرت الله محمدی، مدیر عامل سازمان آتش نشانی تهران از وقوع حریق در میدان گمرک خبرداد و گفت: چند ایستگاه آتش نشانی به محل حادثه اعزام شدند.سید جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران گفت: حوالی ساعت ۱۲ امروز حادثه آتش‌سوزی یک انبار در میدان رازی به سامانه ۱۲۵ اعلام و با توجه به وسعت آتش سوزی ماموران پنج ایستگاه آتش‌نشانی به محل حادثه اعزام شدند. شدت آتش‌سوزی زیاد است و ماموران در حال مهار آتش هستند.ملکی دقایقی پیش گفت: بخش زیادی از آتش خاموش شده و آتش‌نشانان وارد مرحله لکه‌گیری شدند.وی با انتقاد از بی‌توجهی مالکان برخی از ساختمان‌ها به موضوع ایمنی گفت که برای انباری که در میدان رازی دچار حریق شده است، تنها در سال ۱۴۰۱ پنج اخطار ایمنی صادر شده بود؛ اما متاسفانه توجهی به این اخطارها نشده بود.اورژانس تهران از مصدومیت ۱۰ تن در جریان آتش سوزی خبر داد.منبع: فارس

بررسی داده‌های آن‌چین نشان می‌دهد که استخراج‌کنندگان بیت‌کوین شروع به جابجایی دارایی‌های خود کرده‌اند. این دارایی‌ها در صورت نقدشدن می‌توانند با افزایش فشار فروش منجر به کاهش احتمالی قیمت بیت کوین شوند.به گزارش بی‌این‌کریپتو، پلتفرم تحلیل آن‌چین کریپتوکوانت در آخرین گزارش خود در ۱۹ مه (۲۹ اردیبهشت) به بررسی رفتار استخراج‌کنندگان بیت کوین پرداخته است. این شرکت بخشی از گزارش خود نوشت:ذخایر بیت کوین ماینرها در حال کاهش است که می‌تواند به معنی ایجاد فشار فروش از سوی آن‌ها باشد.نمودار زیر کاهش شدید ذخایر بیت کوین ماینرها را پس از افزایش قیمت بیت کوین در اواسط آوریل (فروردین) نشان می‌دهد. در اواخر این ماه نیز شاهد افت کوچک‌تر در شاخص بودیم که هر دو با کاهش قیمت بیت کوین همراه بودند.نمودار موجودی ذخایر بیت کوین استخراج‌کنندگانبه گفته کریپتوکوانت ، آخرین روند کاهش در ذخایر ماینرها در این هفته و با افزایش جریان ورودی بیت کوین به صرافی بایننس همراه بوده است.آیا ماینرهای بیت کوین آماده فروش هستند؟این شرکت، انجام دو تراکنش به ارزش مجموع ۱٬۷۵۰ بیت کوین را از کیف پول ماینرها به بایننس را شناسایی کرد. کریپتوکوانت افزود که این بیت کوین‌‌ها که در حال حاضر حدود ۴۷میلیون دلار ارزش دارند، مربوط به استخر استخراج پولین (Poolin) هستند. این سکه تنها متعلق به یک ماینر بیت کوین است، درصورتی که آن‌ها معمولاً در زمان‌های مشابهی به فروش بیت کوین‌های خود می‌پردازند. بنابراین، احتمال ایجاد فشار نزولی بر بازار وجود دارد.شرکت تحلیل آن‌چین گلس‌نود نیز در ۱۸ مه (۲۸ اردیبهشت) گزارش که سودآوری استخراج بیت کوین نیز کاهش یافته است.بررسی تعداد روزهایی که درآمد ماینرها از هزینه تولید فراتر رفته است، نشان می‌دهد که به‌طور متوسط، استخراج در ۴۷.۷درصد از روزها برای ماینرها سودآور و ۵۲.۳درصد دیگر از روزهای نیز سودآور نبوده است.درصد روزهای سودآور و زیان‌آور استخراج بیت کوینبا توجه به شاخص هش‌ریت (Hashrate Index)، سود استخراج یا قیمت هش در روز به ۰.۰۷۶ دلار به ازای هر تراهش در ثانیه کاهش یافته است. اگرچه قیمت هش در ۹ مه (۱۹ اردیبهشت) به‌دلیل افزایش تراکنش‌های ناشی از هایپ ضرب‌کردن میم‌کوین‌ها در شبکه بیت کوین، تا ۰.۱۲۷ دلار افزایش یافت.قیمت هش نیز نسبت به مدت مشابه در سال گذشته حدود ۳۸درصد کاهش یافته است که در نتیجه سودآوردی استخراج بیت کوین را کاهش داده است.علاوه بر این، طبق داده‌های بیت‌اینفوچارتس، نرخ هش در حال حاضر نزدیک به بالاترین سطوح خود، ۳۷۳ اگزاهش در ثانیه قرار دارد. این مسئله در کنار رسیدن سختی شبکه به بالاترین سطح خود و قیمت بالای انرژی نشان می‌دهد که استخراج‌کنندگان بیت کوین در حال حاضر شرایط سختی را پشت سر می‌گذارند.فروشندگان در انتظار کاهش قیمت بیت کوینایجاد فشار فروش بیشتر می‌تواند ناشی از تعداد زیاد قرارداد‌های آپشن بیت کوین باشد که به‌زودی سررسید می‌شوند.حجم قراردادهای آپشن بیت کوین که به‌زودی سررسید می‌شوندقیمت بیت کوین نسبت به بالاترین سطح خود در هفته گذشته در روز دوشنبه، حدود ۲۷٬۵۰۰ دلار، بیش از ۲.۵درصد کاهش یافته است و در زمان نگارش این گزارش در محدوده ۲۶٬۸۰۰ دلاری معامله می‌شود.درصورت افزایش فشار فروش، احتمال کاهش قیمت ابتدا تا سطح حمایت ۲۶٬۳۰۰ دلاری و بعد از ۲۵٬۰۰۰ دلاری وجود دارد. با این حال، به نظر می‌رسد که چشم‌انداز بلندمدت قیمت بیت کوین همچنان صعودی باشد.

«سیاست اقتصادی» یکی از واژه‌های سرگردان در برزخ میان «سیاست» و «اقتصاد» است. این عبارت، خیلی بیشتر از آنچه که فکرش را می‌کنیم در عمق زندگی ما تاثیر می‌گذارد و حتی به سبک زندگی‌مان جهت‌های معناداری می‌بخشد. هوشمندانه است که به عنوان یک سرمایه گذار در بازارهای مالی مختلف، خودمان دست پیش را بگیریم و به سمت آشناتر شدن با این اصطلاح قدم برداریم. در این مقاله از پتی نیوز، سری به معنی و مفهوم سیاست اقتصادی می‌زنیم، تاریخچه ایجاد آن را بررسی می‌کنیم، نگاهی به پشت صحنه ماجرا می‌اندازیم و اثرگذارترین راه چاره برای مقابله به مثل با سیاست‌های منفی اقتصادی را معرفی می‌کنیم. از شما دعوت می‌کنیم که تا انتهای این ماجرا با ما همراه باشید.
‌چرا سیاست و اقتصاد را با هم قاطی می ‌کنید؟
برخی هنگام روبه‌رو شدن با عبارت «سیاست اقتصادی» گارد خود را بالا می‌گیرند و می‌گویند: «ای بابا! باز هم فرصتی گیر آوردید و این سیاست مادر مرده را به چیزی چسباندید! آخر سیاست که دیگر اقتصادی نمی‌شود!» در پاسخ به این دسته از اندیشمندان باید بگوییم که در کل، انسانی که می‌خواهد در یک جامعه و در کنار دیگران زندگی کند، ناگزیر است با سیاست آشنا شود.
چون سیاست، چیزی نیست جز شیوه رفتار عده‌ای صاحب قدرت و نفوذ با تمام ملت. در نهایت، هدف سیاست و سیاسی‌بازی هم چیزی جز به دست آوردن پول و قدرت بیشتر نیست.
اقتصاد هم که ترکیبی از هر دوی این‌ها است نه کنار میدان بلکه در گود میانی بازی‌های سیاست ایستاده است. با این حساب به قدرت و با تاکید می‌گوییم که اقتصاد غیر سیاسی، چیزی شبیه به رویای نیمه شب‌های تابستانی است آن هم در اتاقی با کولر خاموش!
سیاست اقتصادی به چه معنا است؟
«سیاست اقتصادی» یا «Economic policy» کلکسیونی از کارهایی است که توسط دولت‌ها و حکومت‌ها برای کنترل ماجراهایی که در دنیای اقتصاد رخ می‌دهند انجام می‌شوند. مواردی مثل:

سطح‌بندی مالیات‌ها
تعیین نرخ بهره بانک‌ها
عرضه پول
تعیین بودجه دولت
مشخص کردن شیوه استفاده از منابع ملی در جهت اهداف دولت
و …

نمونه‌هایی از تصمیم‌های سیاسی دولت‌ها برای سرنوشت اقتصادی ملت‌ها هستند. در کشورهایی که «بانک مرکزی» دارند – مثل ایران – دولت‌ها از راه این بانک، سیاست‌های پولی خود را به اجرا در می‌آورند.

سرمایه داری از کجا آغاز شد؟
برای درک بهتر و عمیق‌تر ماجراهایی که در سیاست اقتصادی در جریان هستند باید به سرآغاز این ماجرا یعنی هنگام اولین رویش «سرمایه داری» در اروپا سر زنیم. علت اهمیت این موضوع، تحولی بود که به دلیل ایجاد سرمایه داری به عنوان یک سیاست اقتصادی در جهان به وجود آمد.
قرن‌ها قبل، زمانی که در اروپا مردم به دو دسته «شهرنشین مرفه» و «روستانشین فقیر یا کم درآمد» تقسیم شده بودند، هر چیزی سر جای خودش بود. شهرنشین‌های پولدار بدون آنکه کار خاصی انجام دهند ثروت را از اجداد خودشان به ارث می‌بردند. روستانشینان هم همین ماجرا را در مورد کشاورزی داشتند. اما کم‌کم ماجرایی پیش آمد و این توازن را بر هم زد. جمعیت در بخش روستانشین بیشتر شد. به دنبال این ماجرا تعداد افرادی که می‌توانستند روی زمین کشاورزی کار کنند از تعداد زمین‌ها فراتر رفت.
شاید بگویید: «خب چرا به شهر مهاجرت نمی‌کردند و کارگر نمی‌شدند؟» در پاسخ باید بگوییم که سیستم شهری در آن زمان به گونه‌ای نبود که مردم روستا بتوانند پا در شهرها بگذارند و برای خودشان زندگی تشکیل دهند. همه شهرها زیر تسلط افراد ثروتمند بودند.
سرنوشت مردمی از اینجا رانده و از آنجا مانده
کم‌کم تعداد این افراد در راه مانده سر به فلک کشید. ثروتمندان موروثی که نمی‌دانستند با آنها چه کنند محله‌هایی بسیار دورتر از خودشان را به آنها اختصاص دادند و این افراد را مثل موجوداتی اضافی در آن محل نگه می‌داشتند. به آنها هیچ خدماتی داده نمی‌شد، هیچ‌کس به زنده یا مرده بودنشان اهمیتی نمی‌داد و هیچ فریادرسی برایشان وجود نداشت.
بعد از مدتی عده‌ای از دل همین انسان‌های طرد شده از جا بلند شدند و کارگاه‌های تولیدی به راه انداختند. نکته جالب این بود که آنها فهمیدند دنیا فقط به دور نیازهای ثروتمندان موروثی نمی‌گردد. آنها محصولاتی را تولید کردند که نه تنها ثروتمندان بلکه انسان‌های معمولی شهرنشین و اهالی همان محله‌های طرد شده هم خریدارش بودند.
آغاز فاز ثروت سازی به دست فقیرترین مردم
آنها اولین کسانی بودن که به تولید انبوه روی آوردند و اولین سرمایه‌داران به شمار می‌روند. این افراد کم‌کم مزه پول را چشیدند و دست به دست به هم ثروت‌سازی کردند. بزرگترین تفاوت فعالیت اقتصادی نوآورانه آنها در این بود که تولیدات این کارگاه‌های خودساخته توسط همان افرادی که آنها را تولید می‌کردند و توده مردم مصرف می‌شدند.
به زبان ساده، مشتری این محصولات، همان تولید کنندگانشان بودند. جالب‌ترین بخش ماجرا این است که «سرمایه داری» به عنوان یک سیاست اقتصادی راهگشا اولین بار توسط مردمی کاملا غیرسیاسی که حتی از اقتصاد جامعه هم تبعید شده بودند در عمل به مرحله اجرا درآمد.
مفهوم آزادی و سرمایه داری چه ارتباطی به هم دارند؟
سرمایه داری بدون آزادی، معنای خود را از دست می‌دهد. این آزادی است که به سرمایه داری اجازه می‌دهد نوآوری را برای ارائه خدمات و محصولات بهتر به خدمت بگیرد. همین ماجرا باعث می‌شود که حساب «رقابت» از «کپی‌برداری» سوا شود.
مثلا در فلسفه سرمایه داری برای رقابت با بازار مخابرات سنتی و تلفن‌های سیم‌دار، به جای تولید نوع دیگری از تلفن‌های سیم‌دار، بازار تولید تلفن‌های همراه هوشمند به راه افتاد و دست مردم از انحصار سیم‌ها باز شد.
در این میان، مشتری‌ها که انبوه مردم را تشکیل می‌دهند توانستند به خدماتی بهتر و با کیفیت‌‌تر دست پیدا کنند. این نعمتی است که در اثر رشد سرمایه‌داری و ایجاد بازار رقابت آزاد به وجود آمده است.

چرا دنیا مدیون سیاست اقتصادی سرمایه داری است؟
سرمایه داری باعث شد افرادی که جایی در طبقه شهری، روستایی و ثروتمندان موروثی نداشتند فرصتی برای زندگی کردن و بروز استعدادهای خودشان پیدا کنند. از این گذشته:

جمعیت دنیا با ظهور سرمایه داری به بیش از 10 برابر قبل از آن رسید
نوآوری سرمایه داری باعث کشف و گسترش منابع جدید شد
مردم معمولی و تهی‌دستان هم توانستند شانسی برای بهتر کردن وضعیت زندگی خودشان پیدا کنند
ثروت از مفهومی موروثی به یک ماجراجویی نوآورانه تبدیل شد و هر کسی که هدف و برنامه‌ای در سر داشت راهی برای ثروتمند شدن پیدا می‌کرد
رقابت آزاد که در پناه سرمایه داری ایجاد شد، مسیر پیشرفت در تمام زمینه‌ها را فراهم کرد
سطح بهداشت در جامعه‌های سرمایه داری بالا رفت
سطح رفاه و قدرت خرید مردم افزایش پیدا کرد
و …

این‌ها تنها چند مورد از خدماتی هستند که فقط به دلیل ظهور سرمایه داری به وجود آمدند.
وارسی کردن بازی ‌های سیاسی ثروتمندان موروثی و دولتی علیه سرمایه ‌داران
اشراف و قدرتمندان جامعه از نتیجه مثبتی که سرمایه داری روی رشد، پیشرفت و بهبود وضعیت جامعه داشت احساس خطر می‌کردند. آنها دوست نداشتند کسی آرامش قصرهای پوشالی که برای خودشان ساخته بودند را برهم بزند. ساده‌ترین راه برای این کار، خراب کردن معنی مثبت سرمایه‌داری در ذهن مردمی بود که به واسطه همان سرمایه داری توانسته بودند زندگی خوبی را برای خودشان و خانواده‌شان به وجود آورند. ثروتمندان یک بازی عجیب را آغاز کردند.
آنها مشکلات را پیدا می‌کردند، یک برچسب سرمایه‌داری به آن می‌زدند و در نقش دلسوز مردم آن را افشا می‌کردند؛ مثلا به فاصله طبقاتی که در جامعه وجود داشت اشاره می‌کردند و آن را بر گردن ثروتمندانی می‌انداختند که سرمایه داشتند. افرادی مثل «کارل مارکس» سخنرانی‌هایی عریض و طویل در ستایش قشر کارگر سر می‌دادند و در آن تا می‌توانستند از سرمایه‌داران بد می‌گفتند. جالب اینکه خود واژه «سرمایه داری» توسط کارل مارکس اختراع شد.
کم‌کم مردم این دروغ را باور کردند. سرمایه‌داری از معنای مثبت خود که ضد ثروت اندوزی موروثی و در جهت رشد اقتصادی جامعه، بهبود وضعیت زندگی مردم و … بود فاصله گرفت و به اسباب بازی ثروتمندان موروثی تبدیل شد تا تقصیرهای خودشان را بر گردن آن بیندازند و مردم را با سیستمی که آنها را از چنگ‌های این خرچنگ‌ها نجات می‌داد، دشمن کنند!
ماجرای سرمایه داری، پس انداز و رشد اقتصادی
سرمایه داری، حتی با وجود حمله‌های بی امان ثروتمندان موروثی به حرکت خود ادامه داد. چیزی که باعث می‌شد این حرکت همچنان ادامه پیدا کند عادت نیک «پس انداز کردن» در میان مردم بود. مردم با پس انداز کردن، آگاهانه یا ناآگاهانه به گردش مثبت پول در اقتصاد کمک می‌کردند.
این موضوع باعث شد تا کارآفرین‌ها و حتی سرمایه داران کوچک، پول مورد نیاز برای گسترش کسب و کار خودشان را به دست بیاورند. به دنبال این ماجرا، همان مردمی که پس انداز کننده بودند، صاحب شغل شدند، جامعه پیشرفت کرد، زیرساخت‌ها تقویت شدند و جمعیت مردم بیشتر شد. اجازه بدهید برای درک بهتر این ماجرا یک مثال واقعی را با هم بررسی کنیم.

مقایسه دو کشور با جمعیت بالا؛ یکی با سرمایه داری و دیگری بدون سرمایه داری
وقتی یک جامعه، سرمایه لازم را داشته باشد، حتی با وجود افزایش جمعیت هم می‌تواند به روند پیشرفت خودش سرعت ببخشد. می‌توانیم برای درک بهتر این موضوع دو کشور «آمریکا» و «هند» را با هم مقایسه کنیم. هر دوی این کشورها پهناور هستند و جمعیت زیادی در آنها زندگی می‌کنند.
اما همه می‌دانیم که وضعیت اقتصادی و پیشرفت این دو کشور از هیچ نظر با هم قابل مقایسه نیست. بزرگترین تفاوت میان این دو کشور «سرمایه داری» است. در آمریکا سیاست اقتصادی سرمایه داری وجود دارد. به دنبال این ماجرا در ازای هر نفر که به جمعیت اضافه می‌شود، سرمایه گذاری انجام می‌شود؛ اما در هند، افزایش جمعیت بدون توجه به توسعه سرمایه گذاری و ترویج سرمایه داری باعث شد که ملتی بزرگ با فقر دست و پنجه نرم کند.
چه رابطه ‌ای میان آزادی اقتصادی و سیاست اقتصادی وجود دارد؟
اجازه بدهید قبل از هر چیز با هم بر سر معنای «آزادی اقتصادی» به تفاهم برسیم. آزادی اقتصادی، وضعیتی است که در آن فرد می‌تواند شکل رابطه خودش با جامعه را به صورت آزادانه انتخاب کند. این رابطه می‌تواند در انتخاب آزادانه مسیر شغلی و شیوه ارزش آفرینی فرد به جامعه معنا شود. آزادی اقتصادی، پازلی جدا ناپذیر از انواع دیگر آزادی است.
حالا نقش سیاست اقتصادی در این ماجرا چیست؟ به زبان ساده، سیاست اقتصادی باید با به وجود آوردن زیرساخت‌ها و فراهم کردن امکانات لازم برای مردم جامعه وضعیتی را به وجود بیاورد که در آن فرد به عنوان عضوی از یک جامعه بتواند هر شغلی که دوست داشت را – یعنی شیوه دلخواه رابطه‌اش با جامعه را – انتخاب کند.
اگر در کشوری چنین امکانی برای مردم جامعه فراهم نشده باشد، آژیر قرمز محاصره شدن آن کشور در سیاست‌های منفی اقتصادی و فرسنگ‌ها فاصله گرفتن از اقتصاد آزاد به صدا در آمده است. چون چنین حکومتی، بازار ندارد و بدون داشتن بازار آزاد، حرف زدن از دیگر بخش‌های آزادی چیزی جز یک شوخی تلخ نیست.
چطور پای سیاست به طور رسمی به اقتصاد باز شد؟
این خیال خوش که سیاست و اقتصاد، دو جاده موازی هستند که هرگز به هم نمی‌رسند، تا ابد در حد و اندازه همان خیال خوش باقی می‌ماند. چون آنها دو روی یک سکه هستند که با انگشت نیازهای انسان در بازه‌‌های زمانی مختلف به حرکت در می‌آیند.
اما پذیرفتن این موضوع برای کسانی که در قلب بازی‌های سیاسی و اقتصادی جهان بودند کار ساده‌ای نبود. تا مدت‌های طولانی، سیاستمداران و اقتصاددان‌های قرن 18 و 19 فکر می‌کردند که سیاست، قرار نیست هیچ وقت در اقتصاد دخالت کند!
متاسفانه یا خوشبختانه، همه سیاست‌مدارها با کناره‌گیری سیاست از اقتصاد موافق نبودند. از نظر آنها دولت باید این قدرت را داشته باشد که برای نورچشمی‌های خودش مسیرهای همواری در اقتصاد باز کند یا قشر خاصی از جامعه را زیر بال و پر اقتصادی خودش بگیرد. البته این وضعیت، نمایی از حالت خیرخواهانه و حتی مهربانانه سیاسیون بود. واقعیتی که اکنون در جهان سیاست‌مدارها می‌بینیم دست و پا زدن آنها برای جلو زدن از همدیگر در مسابقه بی‌پایان خالی کردن جیب ملت است!
اکنون اهالی سیاست می‌توانند به بهانه سیاست اقتصادی، واردات فلان خودرو را ممنوع کنند تا شرکت خودروساز بی‌کیفیت خودشان بتواند محصولش را به عنوان تنها گزینه موجود به مردم بفروشد. در عوض، اهالی سیاست با سود به دست آمده از قالب کردن همان محصولات به مردم، واردات فلان خودروی با کیفیت خارجی را فقط برای خودشان، فرزندانشان و خوش خدمت‌های پیرامونشان مجاز می‌کنند.
لطفا گول نخورید؛ ملت هیچ نماینده‌ ای در هیچ پارلمانی ندارد!
اشتباهی که برخی از افراد ناآگاه انجام می‌دهند این است که فکر می‌کنند تمام پارلمان‌ها، مجلس‌ها و گروه‌هایی که به بهانه اداره کشور و تصویب قانون‌های رنگارنگ دور هم جمع شده‌اند، نمایندگانی از ملت هستند که برای ملت تلاش می‌کنند.
این در حالی است که حقیقت ماجرا، دست شما را می‌گیرد و تعداد قابل توجهی از افراد منفعت طلب را نشانتان می‌دهد که برای زمین زدن فلان حزب، بالا کشیدن فلان فرد سیاسی یا حفظ کرسی خودشان در پارلمان یا مجلس، مثل گندم و شاهدانه‌ای که روی آتش باشد، جلز و ولز می‌کنند. برای آنها ملت مهم نیست، هیچ وقت نبوده و هرگز هم نخواهد بود.
آنها فقط به منافعی که از یک کار عایدشان می‌شود فکر می‌کنند. مدام چرتکه به دست این طرف و آن طرف می‌روند، نطق‌های آتشین بر زبان جاری می‌‌سازند و حتی از ملت به عنوان بهانه‌ای برای به کرسی نشاندن حرف خودشان کمک می‌گیرند. همین جماعت، قدرت سیاسی را در دست دارند و با استفاده از آن روی چرخ‌های اقتصاد کشورشان سوار می‌شوند. برای آنها سیاست اقتصادی، یک شعار نیست، چیزی است که بقای آنها به آن بستگی دارد.
چرا دلسوزان یک دولت هیچ وقت به طور کامل، موفق نمی شوند؟
دلیل این ماجرا جریان‌های سیاسی موجود در قلب حزب‌ها و گروه‌های سیاسی است. این جریان‌های سیاسی که همه فکر و ذکرشان کنترل کردن قدرت با استفاده از اهرم اقتصاد است، مدام در حال تلاش برای راضی نگه داشتن گروهی از ثروتمندان جامعه هستند که از افزایش قیمت‌ها، بالا رفتن تورم و کاهش ارزش پول‌های ملی، سود می‌برند.
آنها هستند که به دولت‌ها می‌گویند فلان پروژه که دست بر قضا به نفع مردم است باید کنار گذاشته شود و بهمان پروژه که چیزی جز یک نمایش توخالی نیست و ملت از آن هیچ نفعی نمی‌برند تنها به دلیل سود بیشتر و راضی نگه داشتن ثروتمندان پشت صحنه اجرا شود. در نتیجه، نباید انتظار داشت که نماینده دلسوز یک ملت بتواند یا بخواهد که به تمام وعده‌های انتخاباتی‌ خود عمل کند.
سیاست اقتصادی می تواند تمدن ها را نابود یا متولد کند
با هم گفتیم که سیاست مدارها می‌توانند با قدرتی که دارند، چرخ‌های اقتصاد را به نفع خودشان – یا حداقل در مواردی که فکر می‌کنند به نفعشان است – به حرکت درآورند. جالب اینکه همین موضوع می‌تواند به سادگی باعث تغییرهای بزرگی در ملت‌ها شود.
مثلا وقتی سیاست مدارها روی دور دیکتاتوری می‌افتند تمام تلاششان را می‌کنند تا از ثروت‌های ملی بیشتر و بیشتر بدزدند. آنها به جایی می‌رسند که خودشان را به تنهایی یک کشور مستقل تصور می‌کنند و مردم را به چشم رقیبانی می‌بینند که می‌خواهند ثروت را از چنگ آنها درآورند.
چنین سیاست مدارهایی اگر از دستشان بر می‌آمد چاه‌های نفت، منابع گاز طبیعی، معادن و حتی جاذبه‌های گردشگری را داخل چمدانشان می‌کردند و در منطقه دیگری برای خودشان اعلام حاکمیت می‌کردند. چرا؟ چون از یک جایی به بعد، تمام آنچه که می‌خواهند دستیابی به ثروت و قدرت بیشتر است.
از آنجا که کسی نمی‌تواند ثروت‌های ملی یک کشور را در چمدانش جای دهد، آنها هم به دنبال بازی با سیاست اقتصادی می‌افتند تا از این راه به سود مورد نظرشان یا چیزی نزدیک به آن دست پیدا کنند. همین ماجرا آنقدر قدرتمند است که می‌تواند در طول کمتر از چند دهه، یک تمدن را به سمت نابودی بکشاند یا زمینه‌های تغییر نوع حاکمیت را به دست مردم ایجاد کند.
بنابراین می‌توان اینطور گفت که سیاست منفی اقتصادی، شمشیری بدون دسته و دو لبه است که هر چقدر سیاستمداران بیشتر با آن بازی کنند، زخمی‌تر می‌شوند و چه بسا با همان شمشیر، شاخه‌ای که روی آن نشسته بودند را اره کنند.
چطور اوضاع بهتر می ‌شود؟
نقدهای زیادی به سیاست اقتصادی روا است؛ اما این موضوع دلیل نمی‌شود که فقط به چهره تاریک این ماجرا نگاه کنیم. سیاست اقتصادی، ماجرایی است که می‌تواند در جای درست به سپری برای محافظت از مردم، معجزه‌ای تمدن‌ساز، پاسخی تمام عیار به نیازها و ماشینی برای استخراج پتانسیل‌های خفته تبدیل شود و به جامعه اجازه پیشرفت بدهد.
چیزی که می‌تواند زمینه این ماجرا را فراهم کند، سیاست‌های اقتصادی درستی هستند که درست در نقطه مقابل سیاست‌های اشتباه اقتصادی قرار می‌گیرند. به زبان ساده، می‌توان یک سرباز سیاه را با حرکت درست یک سرباز سفید از میدان به در کرد!
حالا این وظیفه مردم به عنوان صاحبان ملت‌ها است که هم در انتخاب سربازهای میز شطرنج، هوشمندانه عمل کنند و هم با به دست آوردن آگاهی از اوضاع سیاسی و اقتصادی جامعه خودشان، دست سیاست‌مداران دغلکار را از پشت ببندند. این وظیفه هر شهروند در کشورهای آزاد است که از تمدن و دستاوردهای نیک گذشتگان با آگاهی و دانش امروز، محافظت کند.
خلاصه ‌ای از آنچه در مقاله سیاست اقتصادی گفتیم:

سیاست اقتصادی، مجموعه‌ای از کارها است که توسط دولت‌ها و حکومت‌ها با هدف کنترل اوضاع اقتصادی به نفع خودشان انجام می‌شوند. مواردی مثل: «سطح‌بندی مالیات»، «تعیین نرخ بهره بانک‌ها»، «عرضه پول» و … .
اولین جرقه‌های تولد سیاست اقتصادی با شروع «سرمایه داری» شکل و شمایل امروزی‌اش را به خود گرفت.
افزایش جمعیت در بخش روستانشین باعث شد که توازن میان زمین کشاورزی و کشاورزان به هم بخورد. افرادی که زمینی برای کشاورزی نداشتند، به سمت شهرها آمدند.
ثروتمندان شهرنشین اجازه نمی‌دادند که این افراد وارد دم و دستگاه‌شان شوند. به همین دلیل، آنها را به محله‌هایی دورتر از شهرها تبعید کردند.
از دل همین افراد تبعید شده که با فقر دست و پنجه نرم می‌کردند، گروه‌هایی ایجاد شدند، سرمایه‌های اندک خود را روی هم گذاشتند و محصولاتی تولید کردند که به درد همه مردم جامعه می‌خورد. آنها اولین سرمایه دارن تاریخ بودند که ثروتی غیر موروثی را با تلاش خودشان از زیر صفر ایجاد کردند.
سرمایه داری بدون داشتن آزادی، معنای خود را از دست می‌دهد. این آزادی است که به سرمایه‌داری امکان می‌دهد تا به گزینه‌های دیگر که باعث پیشرفت می‌شوند فکر کند.
دنیا به دلیل وجود سرمایه داری، پیشرفت‌های بزرگی کرد، میانگین عمر مردم، سطح رفاه و حتی امید به زندگی در آنها بالا رفت.
سخنان منفی‌ای که همزمان با رشد سرمایه داری در مورد این مفهوم زده می‌شوند، از سوی همان ثروتمندان موروثی هستند که نمی‌خواستند و نمی‌خواهند که افراد معمولی هم راه و روش ثروتمند شدن و پیشرفت را بیاموزند. از نظر آنها یا فردی با ژن‌های ثروتمندی به دنیا می‌آید یا نمی‌آید. گزینه دیگری برای تغییر سرنوشت انسان وجود ندارد. سرمایه داران که ثابت کردند چنین گزینه‌ای وجود دارد به دشمن درجه یک این ثروتمندان تبدیل شدند.
پس انداز کردن در نقطه آغاز ایجاد سرمایه داری قرار دارد. سیاست‌های اقتصادی دولت‌های قدرتمند، مردم را به سمت پس انداز کردن برای آینده تشویق می‌کنند و دوشادوش این ماجرا، سرمایه گذاری در اقتصاد را گسترش می‌دهند.
آزادی اقتصادی، حقی است که به افراد جامعه اجازه انتخاب شیوه رابطه آنها با جامعه را می‌دهد؛ یعنی انتخاب آزادانه شغل و ارزش آفرینی به سبکی که خودش دوست دارد. سیاست اقتصادی باید زمینه به اجرا درآوردن این حق را فراهم کند.
تا قرن 18 و 19، بسیاری از سیاست‌‎مدارها فکر می‌کردند که قرار نیست یا حتی نیازی نیست که به طور رسمی در اوضاع اقتصادی دخالت کنند؛ اما برخی که می‌خواستند با استفاده از پول مردم برای خودشان قدرت و ثروتی بر هم بزنند راهی از دل سیاست به اقتصاد باز کردند.
در بیشتر موارد، نمایندگانی که به اسم مردم در پارلمان‌ها یا مجلس‌ها حضور دارند اهمیتی به مردم نمی‌دهند. آنچه که آنها واقعا می‌خواهند، تصویب کردن و به اجرا درآوردن قانون‌هایی است که از قدرت و ثروت آنها حمایت می‌کند.
سیاستمداران دلسوز یک کشور و آنهایی که واقعا می‌خواهند به وعده‌های انتخاباتی خودشان عمل کنند باید از سد گروه‌های مخفی فشار که در حال محافظت از قدرت و ثروت خودشان و ثروتمندان هستند رد شوند. در حقیقت، طرح‌ها و قانون‌ها تنها زمانی که واقعا به نفع این گروه باشند به مرحله تصویب و اجرا شدن می‌رسند.
بازی با سیاست اقتصادی می‌تواند پایه‌های اقتصاد یک کشور را به لرزه درآورد و حتی با ایجاد تورم سرسام‌آور، باعث به خطر افتادن یک تمدن شود.
تنها راه بهتر کردن اوضاع، استفاده از سیاست اقتصادی مثبت در مقابل سیاست اقتصادی مخرب و منفی است؛ یعنی آتش جواب آتش.
مردم می‌توانند با افزایش آگاهی در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی به قدرت گرفتن جریان سیاست اقتصادی مثبت و سازنده کمک کنند و حتی آن را در جهت منافع ملی به حرکت درآوردند.

سوالات متداول

آیا سیاست‌ های اقتصادی، همیشه منفی هستند؟

خیر. همانطور که کمی قبل گفتیم، سیاست‌های اقتصادی می‌توانند خوب و سازنده یا منفی و مخرب باشند. این ماجرا به اهداف سیاستمداران و آگاهی مردم جامعه بستگی پیدا می‌کند که کدام طرف ماجرا – سفید یا سیاه – را قدرتمند کنند.

آیا سیاست اقتصادی، همان اقتصاد سیاسی است؟

«اقتصاد سیاسی» (Political Economy) و «سیاست اقتصادی» (Economic policy) دو اصطلاح جداگانه هستند که از قضا همپوشانی‌های زیادی با هم دارند؛ اما مهم‌ترین تفاوت این دو در مخاطب مورد نظرشان است.

به این مقاله امتیاز دهید

(۱۳۹ رای)

۴.۵

ترتیبی که برای خواندن مقالات سرمایه گذاری به شما پیشنهاد میکنیم:

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، اولین دوره مسابقات دارت روابط عمومی استان در رشته دارت روز جمعه بیست و نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در خانه دارت تبریز با حضور روابط عمومی‌های سراسر استان برگزار شد. در این مسابقات امیرمحمد بهنام روابط عمومی انجمن های ورزشی شهرستان میانه مقام اول، سعید جعفری نامور از دانشگاه آزاد اسلامی تبریز مقام دوم و میرایرج میرمعصومی زکی از اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی مقام سوم مسابقات را توانستند کسب کنند. مراسم اهدایی احکام مسابقات با حضور عبداللهی فلاحی معاون اداره کل روابط عمومی استانداری آذربایجان شرقی برگزار شد. انتهای پیام/60017






شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید




این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

شما به این صفحه دسترسی ندارید. شما به طور خودکار به صفحهٔ اول هدایت خواهید شد. برای دسترسی سریع‌تر بر روی خانه یا جستجو کلیک کنید.

پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ – ۲۳:۵۰:۳۶ (وقت ایران) – پتی نیوز.

به گزارش پتی نیوز، بانک مرکزی به تازگی با انتشار گزارشی در وبسایت رسمی خود، آمار پرداخت وام فرزندآوری در فروردین ماه سال 1402 را منتشر کرد. آماری که بر اساس آن به نظر می‌رسد با وجود تاکیدهای مکرر دولت و بانک مرکزی بر پرداخت وام‌های خرد و به‌ویژه وام فرزندآوری، بانک‌های خصوصی همچنان میلی به پرداخت این وام‌ها ندارند و صف وام فرزندآوری در این بانک‌ها روز به روز طولانی‌تر می‌شود. این در حالی است که متقاضیان وام ازدواج نیز مدت‌هاست در انتظار دریافت تسهیلات خود هستند و حالا به نظر می‌رسد که صف‌های طولانی وام ازدواج به وام فرزندآوری نیز سرایت کرده است.417 هزار نفر در صف وام فرزندآوریبر اساس گزارشی که بانک مرکزی منتشر کرده است، در فروردین ماه سال جاری در مجموع 13 هزار و 800 فقره وام فرزندآوری از سوی 24 بانک کشور پرداخته شده که ارزش این وام‌ها در مجموع به 775 میلیارد تومان می‌رسد. این در حالی است پرونده 417 هزار و 865 نفر از واجدان شرایط دریافت وام فرزندآوری، همچنان روی میز بانک‌ها خاک می‌خورد.البته طبق آماری که اخیرا رئیس گروه تسهیلات قرض‌الحسنه اداره اعتبارات بانک مرکزی اعلام کرده، از ابتدای امسال تا 23 اردیبهشت ماه، 44 هزار فقره وام فرزندآوری به مبلغ دو هزار و 583 میلیارد تومان به متقاضیان پرداخت شده است.
بی‌میلی بانک‌های خصوصی به پرداخت وام فرزندآوریبررسی گزارش بانک مرکزی نشان می‌دهد که از میان 13 هزار و 800 فقره وام فرزندآوری که در فروردین ماه امسال پرداخت شده است، بانک‌های خصوصی کمتر از 2 هزار فقره وام را پرداخت کرده‌اند و سهم اندکی در اعطای این تسهیلات دارند.بر این اساس بانک اقتصاد نوین در فروردین ماه امسال زیر بار پرداخت وام فرزندآوری نرفت و با وجود اینکه سه هزار و 486 نفر در صف دریافت وام فرزندآوری از این بانک بودند، تنها یک فقره وام پرداخت کرد.دیگر بانک‌های خصوصی نیز وضعیت بهتری نداشتند؛ به طوری که بانک خاورمیانه 2 فقره، بانک سامان سه فقره، بانک کارآفرین 6 فقره، بانک دی هفت فقره و بانک پاسارگاد 10 فقره وام فرزندآوری پرداخت کردند.کدام بانک‌ها بیشترین وام را پرداخت کردند؟از سوی دیگر اما بانک ملی با پرداخت 144 هزار و 820 فقره وام به ارزش 279 میلیارد تومان، بیشترین سهم از پرداخت تسهیلات فرزندآوری را به خود اختصاص داد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که تعداد متقاضیان وام فرزندآوری از این بانک، بیش از هر بانک دیگری بوده و همچنان 91 هزار و 237 نفر در صف دریافت وام از این بانک قرار دارند. بانک‌های رفاه کارگران، ملت و قرض‌الحسنه مهر ایران نیز بیشترین وام فرزندآوری را پرداخت کردند.200 سال در صف دریافت وام فرزندآورینکته قابل توجه دیگر در این گزارش، آن است که بر اساس محاسبات اکوایران و با فرض اینکه بانک‌ها با همین روند تسهیلات فرزندآوری اعطا کنند، می‌توان گفت که چند روز طول می‌کشد که آخرین نفر در صف وام بانک‌ها، به این تسهیلات دست پیدا کند.بر این اساس و با در نظر گرفتن این فروض، بیش از 200 سال طول می‌کشد که آخرین نفر در صف وام فرزندآوری بانک اقتصاد نوین به وام خود برسد! این مدت برای بانک سامان 22 سال و بانک صادرات بیش از 6 سال است.